موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

۲۳ مطلب با موضوع «آموزش :: محتوای دروس آموزشی :: امام شناسی- شرح زیارت عاشورا» ثبت شده است


مقام محمود یعنی مقدم دانستن اهل بیت علیهم السلام و یاری آنها بر خواسته هایمان


از عوامل زمینه ساز برای کسب مقام محمود این است که یاری اهل بیت (علیهم السلام) را مهمتر از خواسته های خودمان بدانیم.

معصوم (علیه السلام) به ما یاد می دهد که بگوییم:«وَ مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی = مقدّم کننده شما قبل از خواسته ام و حاجاتم و اراده ام در همه احوال و امورم هستم.»

 امام هادی (علیه السلام) می فرماید: تو زمانی با ما هستی که همه ی احوال و امور، ما را جلوتر از همه ی خواسته هایت بدانی. یعنی اگر می خواهی به مقام محمود برسی بدانی که مقام محمود همان هزار پله ای است که در آخرین پله ی آن حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) نشسته اند و امیرالمومنین (علیه السلام) در پله پایین تر و تا پایین این پله ادامه دارد و هم اکنون در دنیا هست‏.

قیامت و آن صحنه محشر همین الان هست و این پله برافراشته شده است. پس برو و خود را به این مقام برسان. برو و از لابلای جمعیت میلیاردی آدم ها خودت را به آنجا برسان. صحنه محشر شلوغ است و در آن میلیاردها انسان حاضر می شوند. آنجا به سختی می توانی از لابه لای جمعیت رد بشوی؛ آنجا دیگر نمی شود رد بشوی. الآن باید قدرت رسیدن به آنجا را کسب کنی. دیده اید جاهایی که شلوغ است و انسان می خواهد رد بشود‏، مثلاً در مکه می خواهید دست به حجر بزنید، مگر می توانید بروید؟ استخوان هایتان در میان جمعیت خرد می شود. بنابراین، اگر در اینجا خودت را به آن مقام نرسانده باشی، در صحنه محشر که شلوغ است، محال است انسان بتواند به آن مقام برسد.

پس ما باید درهمین دنیا مقامات مورد پسند خدا و اهل بیت (علیهم السلام) را کسب کنیم. در همین دنیا باید بگوییم:«مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیَتِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ وَ مُسَلِّمٌ فِیهِ مَعَکُمْ وَ قَلْبِی لَکُمْ مُسَلِّمٌ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ = به نهان و آشکارتان، و حاضر و غائبتان و اوّل و آخرتان ایمان دارم و در همه این امور، واگذارنده کار به شمایم و در همه اینها به همراه شما و تسلیم شمایم؛ دلم تسلیم شماست؛ رأیم تابع شماست و یارى ام براى شما مهیّاست.»

وقتی دراین دعا می خوانیم:«من تابع شما هستم و یاری من آماده است برای شما»؛ یعنی امکان ندارد من کاری بتوانم برای شما بکنم‏ و انجام ندهم. اگر برای امام زمان لازم باشد که هزینه کنی، باید هزینه کنی.

گاهی می بینیم افرادی را که بلندگو به دست می گیرند و در کوچه و خیابان در مورد اهل بیت شعر و غزلی می خوانند و پولی هم می گیرند. یک آقایی بود‏، خیلی با عشق و علاقه می رفت به این جور افراد پول می داد و می گفت من به مستحق بودن و نبودنش کار ندارم. وقتی در این کوچه ها اسم معشوق مرا می آورد، همین برایم مهم است. بعد می گفت: من آن قدر به حضرت ارادت ندارم که بروم اسم معشوقم را این طوری در کوچه صدا بزنم. همین که او می تواند این کار را انجام بدهد من خوشحالم و به او پول می دهم.

مجنون از کسی پرسید: «لیلی کجاست؟» گفت: من اگر آدرس بدهم می روی؟ گفت: بله وخیلی به او پول می دهم. او به دروغ به مجنون گفت: لیلی آنجاست. کسی به مجنون گفت او دروغ می گوید. مجنون گفت: می دانم دروغ می گوید؛ برای دروغش به او پول دادم؛ اگر راست می گفت که جانم را می دادم. احساس و عشق آدمها را ببین: مثلاً کسی می گوید:آقا بیا این پول را بگیر و یک روضه ی علی اکبر برایم بخوان تا با اسمش صفا کنم. چه کار دارم مستحق است یا نیست. عاشقی این گونه است.


انتظار و یاری دولت ائمه علیهم السلام، از مصادیق مقام محمود


یکی از نشانه های داشتن مقام محمود این است که ببینیم آیا منتظر ظهور حضرت هستیم یا نه. آیا برای آمدنش روز شماری می کنیم یا نه   .


امام باقر (علیه السلام) می فرماید:«اگر من انقلاب ایران را درک کنم، خودم را برای ظهور امام زمان آماده می کنم.» (این حدیث در کتاب غیبت نعمانی که در زمان غیبت صغری نوشته شده نقل شده است.)

من در بین رزمنده ها و بچه های بسیجی می شناسم کسانی را که تمام کارهایشان را با ظهور امام زمان تنظیم کرده اند. نوع تصمیم گیری های شخص منتظر،‏ انتخاب رشته تحصیلی، کار، سبک و محل زندگی، ازدواج، رفتن و آمدنش همه براساس ظهور تنظیم می شود. این شخص شهید از دنیا می رود‏، آن هم در رکاب پیغمبر در رکاب امام زمان. او مثل کسی است که فرمودند:«کمن کان فی فسطاط المهدی علیه السلام= مثل کسی که درچادر امام زمان است.»

حضرت امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره این گونه به ما می آموزند: «مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ = در انتظار حکومت شما به سر مى‌برم»، « وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ= و یاری ام برای شما مهیاست.»

وقتی می‌گویند «مراقب باش!»


Image result for ‫تصاویر محرم‬‎


نشانه ی داشتن «روح انتقام»

 

«روح انتقام» برخاسته از باطن انسانی است و باطن انسانی اقرارِ به حق بودن امام معصوم دارد و عامل رسیدن انسان به مقام محمود است. نشانه ی داشتن روح انتقام، داغدار بودن برای انتقام است.

 

در این فراز از زیارت عاشورا می‌خوانیم:«أن یَرزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ = روزی ام کند انتقام خون خودم را»، در فراز قبلی گفتیم، انتقام تو «أن یَرزُقَنی طَلَبَ ثارک» در این قسمت می­‌گوییم: «از خدا می خواهم تا روزی ام کند انتقام خون خودم را»، یعنی من داغدارم، واقعاً این داغ در سینه من است.

 

امام صادق (علیه السلام) روح انتقام را اینگونه معنا کرده اند: «روح انتقام یعنی شب ها نقشه ریختن و روزها عمل کردن». روح انتقام عافیت طلبی نیست، آتشی است که به جان آدم می افتد. روح انتقام آرام و قرار و خواب راحت را از انسان می گیرد. روح انتقام، در کار کردن برای امام زمان عج جمعه و تعطیل نمی شناسد.

 

چقدر زیباست، اگر امیرالمؤمنین و امام زمان (علیهاالسلام) این آتش را در دل ما ببینند؛ به خدا قسم خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دست می برد رو به آسمان و دعا می کند برای کسی که در دلش آتش انتقام است.


درخواست مقام محمود خاص فعال کنندگان بخش«فوق عقلانی»

 

تنها کسانی می توانند از خداوند درخواست مقام محمود را بکنند که بخش «فوق عقلانی» وجودشان را فعال کرده باشند.


انسان ها براساس شرافت ذاتی خویش و کمالاتی که کسب کرده اند، دارای تمناهای مختلف هستند. در زیارت عاشورا به ما به عنوان یک موجود طبیعی و طبیعت گرا نگاه نمی شود، بلکه به عنوان انسان حقیقی که حامل نفخه ی خداوند است و بدون توجه به جنسیت مان دیده می شویم.

بخش حقیقی ما همان حقیقت ناب و خالصی است که از خدا در وجودمان دمیده شده و به عنوان بخش اصیل انسانی شناخته می شود. این زیارت برای موجودی است که از خدا آمده و به خدا بر می گردد. (انالله و انا الیه راجعون). این موجود، اگر زن یا مرد است، به خاطر بودنش در دنیاست که جنبه جنسی پیدا کرده و گرنه قبل از اینکه به اینجا بیاید، نه زن بود و نه مرد.

او عاشقی بود که پیش خدا بود و نهایت قرب و نزدیکی و عشق ورزی به خدا را داشت. اما از خدا جدایش کردند و او را در عالم طبیعت آوردند و حالا برای برگشتن به وطن اصلی، دلش تنگ است. «حبّ ‌الوطن من الإیمان= دوست داشتن وطن از نشانه های ایمان است» را از همین باب می گوییم.

هیچ وطنی برای ما مهمتر از وطنی که اول داشتیم، یعنی پیش خدا بودیم، مقدس تر و مهمتر نیست. بنابراین، زیارت عاشورا زبان حال این حالت انسان است. آدم فعالی که آدمیت او حاکم بر طبیعتش است.

خداوند قشنگ ترین کلمات را در حدیث قدسی زیارت عاشورا برای ما تنظیم کرده است. ولی خیلی از ما وقتی آن را می خوانیم درکی از معنی اش نداریم. برای همین هم توصیه می کنیم، اگر متن عربی بلد نیستید، ادعیه و زیارت ها را فارسی بخوانید تا ‌بفهمید چه دارید می خوانید و بتوانید لذت ببرید.

 

طلب انتقام خون امام حسین (علیه السلام) به همراه امام زمان (علیه السلام) «مقام محمود» است.


«خونخواهی و داشتن روحیه ی انتقام» به خاطر فقدان معصوم در جامعه، یکی از مقام هایِ پسندیده ای است که آن را در زیارت عاشورا از خدا درخواست می کنیم. برای این خون خواهی باید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وصل شویم.

این درخواست در زیارت عاشورا چنین است :«وَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکم مَعَ إِمَامٍ هُدًی (مَهْدِی) ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ = از خدا می خواهم که روزیم کند تا انتقام خون شما را به همراه امام هدایت گر آشکار و گویاى به حق از خاندان شما بگیرم.»

اما انسان تا به شرافت نرسد، یعنی باطن انسانی پیدا نکند، هیچ وقت نمی تواند از خداوند این روزی بزرگ را بخواهد که همراه امام زمان جزء خونخواهان آن حضرت باشد. فقط انسان حقیقی می تواند، باطناً انتقام را روزی خود بداند.

رزمندگانی که جبهه و جهاد را «رزق» خود می دانستند، اگر نمی رفتند، خود را از دریافت این رزق محروم می دیدند. درک این موضوع شرافت انسانی است. انسان تا باطن انسانی نداشته باشد، تا داغ انسانیت بر قلبش نباشد و عزادار انسانیت نشده باشد و به مقام عزادار حقیقی نرسیده باشد، هیچ وقت تمنای انتقام نمی کند.

چون کینه مقدسی در دلش نیست؛ خود این که انسان اهل انتقام باشد، یک روزیِ مهم و با ارزش است. هر چقدر شرافت انسانی بیشتر باشد، وجود انسان در عملیات انتقام موثرتر بوده و در نتیجه به اهل بیت نزدیکتر است.

خدا کند در قلب ما این «کینه مقدس» یعنی کینه نسبت به دشمنانِ انسانیت، دشمنان خدا و دین خدا وجود داشته باشد. اگر این کینه نباشد، انسان نیستیم؛ جزء مسلمان های حیوان یا بر عکس حیوانات مسلمان هستیم. ما باید جزء انسان های مؤمن با باطن انسانی باشیم

http://montazer.ir/sites/default/files/styles/320x218/public/1278077690.jpg?itok=uHwB3uut

نتیجه گرایی در دعای زیارت عاشورا

زیارت عاشورا، نتیجه گراترین دعا در ارتباط با معصوم است. از اول تکلیف انسان را مشخص می کند.

تمام نتیجه ها در زیارت عاشورا گفته شده است:

 

    « اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»

این نتیجه کار کسی است که عرضه داشته باشد در دنیا با اهل ­بیت و اشراف برزخ و آخرت زندگی کند و معیت با آن­ها زمانی بدست می آید که این معیت در دنیا شکل گرفته باشد. پس تلاش کنیم سبک زندگی­ مان به گونه ای باشد که به سمت این نتیجه برود.

 

    «أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ»

 

دومین نتیجه اشاره شده، طلب خونخواهی با امام منصور است. چه کسانی در عاشورای 61 باختند و چه کسانی بُردند؟ کسانی که از چادر حضرت رفتند، باختند و کسانی که در چادر حضرت ماندند و در لحظه آخر خودشان را به چادر حضرت رساندند، آن­ها پیروز و سربلند شدند. اگر ما هم در چادر حضرت صاحب الامر (علیه ­السلام) نباشیم چه فایده­ ای دارد!

 

    « اَن یَرزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ اِمامٍ هدًی ظاهِرٍ»

لیاقت انسان­ها، بودن متخصص معصوم است و همه ما یتیم هستیم که اگر می ­بود، به اندازه یک پیغمبر بزرگ می­ شویم. چگونه این خسارت را جبران کنیم؟ با رساندن خود به چادر حضرت که نتیجه آن خونخواهی با امام حیّ و زنده است.

    «أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللَّهِ»

نتیجه دیگر، و از او می خواهم که مرا به مقام ستوده اى که براى شما نزد خدا هست، برساند. ما نباید مقام­ مان پائین­تر از حضرت امیر (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام ­الله ­علیها) باشد. حال برای رسیدن به آن چه کاری باید انجام داد؟ با اختیاری که خداوند به ما داده، سبک زندگی مان را با مقام محمود تنظیم کنیم. با اسم «مبدّل» می توانیم 40 سال گناه را به نور تبدیل کنیم.

حاصل کلام نتیجه گرایی یعنی از سیستمی استفاده کنیم که ما را به مقام محمود برساند.