إن شاءالله ما هم از آن منتظرانی باشیم که قرآن فرمود: « مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا= از میان مؤمنان مردانى اند که به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا کردند، برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند » (احزاب/23).
چقدر شیرین است که انسان جنگِ اهل بیت (علیهم السلام) با دشمنانشان را جدی ترین واقعه روزگار در روی زمین ببیند و در این جنگ شرکت کند.
دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) به کینه ای که از آنان داشتند عمل کردند، ما چطور؟
دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) که از همان زمان پیامبر اکرم کینهی علی و اولادش را در دل داشتند، انتقام خود را از اهل بیت (علیهم السلام) گرفتند، آیا ما هم انتقام کینه ی مقدسی را که نسبت به دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در دل داریم گرفته ایم؟
دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) وقتی آن ظلم ها را در حق امیرالمومنین و حضرت زهرا (سلام الله علیها) انجام دادند، بعدها می نشستند و با آب و تاب برای همدیگر تعریف می کردند. به معاویه نامه نوشتند و با چه شیرینی از جنایات شان تعریف کردند که چگونه درِ خانه ی شان را آتش زدیم، چگونه به زهرا سیلی زدیم.
ابوسفیان از بزرگان جهنمی است و چقدر به انتقام توصیه می کند، معاویه و یزید همین طور. بعد از واقعه کربلا می گفتند: «ای کاش! اجداد ما بودند و می دیدند، چه افتخاراتی کسب کردیم.» بعدی ها هم امام سجاد و امام باقر (علیه السلام) را با همان کینه کشتند.
در دعای ندبه امام صادق (علیه السلام) می گویند: «فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَادا بَدْرِیَّةً وَ خَیْبَرِیَّةً وَ حُنَیْنِیَّةً = پس به دلهایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین» آنها کینه ها را نگه داشتند و تا پیغمبر رحلت کرد، شروع کردند به قلع و قمع اهل بیت (علیهم السلام).
امام صادق (علیه السلام) را که شیخ الائمه بود - چون حضرت در بین 14 معصوم پیرترین امام بودند - منصور این امام را کشانده تا مقر خود آورد و به حدی نسبت به حضرت کینه داشت که می خواست خودش حضرت را بکشد.
حضرت در منزل نشسته بودند که ناگهان منزل شان را آتش می زنند، امام صادق (علیه السلام) در بیرون منزل شروع به گریه می کنند، اهل بیت امام همه فرار می کنند، می پرسند آقا چی شده به خاطر خانه گریه می کنید؟ می فرمایند: «نه، به یاد خانه مادرم افتادم».
حضرت برای انتقام همین ظلم هایی که در حق تک تک امامان صورت گرفته، گریه می کنند و برای مظلومیت امام زمان ندبه سر می دهند. با چه غیرت و عاطفه ای در دعای ندبه این سخنان را می فرمایند: « أین الحسن أین الحسین؛ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ، صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ= حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایسته اى پس از شایسته دیگر»؛ «أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ= کجاست بهترین برگزیده بعد از بهترین برگزیده؟ کجایند خورشیدهای تابان، کجایند ماه هاى نورافشان، کجایند ستارگان فروزان».
هنوز سالهای زیادی مانده تا امام زمان متولد شود، ولی امام صادق غصه های امام زمان را مطرح کرده و برایش گریه می کند. ندبه یعنی همین، به ما یاد می دهند که چگونه قبل از اینکه امام بیاید، عاشقش شویم و منتظرش باشیم.