موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

۱۳ مطلب با موضوع «آموزش :: محتوای دروس آموزشی :: مهدویت» ثبت شده است


غفلت از امام زمان در کمین ماست.


غفلت، در چند قدمی ماست، و این درحالی است که ما تصور می‌­کنیم زندگی خوبی را می‌­گذرانیم و در حال حرکت و رشد به سوی الله هستیم. اما غفلت و عوامل آن، ما را احاطه نموده‌ است. امروز، آخرین مظهر خداوند در زمین آواره و تنها و طردشده است.


امام زمان، ملاکِ دین در مسیر صراط مستقیم است. یعنی امام زمان هر کس، صراط مستقیم اوست. اگر کسی در صراط مستقیم، بطور صحیح حرکت کند. باید روز به روز به امام زمانش نزدیک‌تر شود. روز به روز بیشتر به یاری او درآمده و برای رفع موانع ظهورش تلاش کند. این که کسی نسبت و فاصله‌اش را با امام عصر ثابت نگه دارد، امّا روز به روز بر حجم عبادات دیگرش مثل روزه، نماز، حج و ... بیفزاید، حرکت او در صراط، حرکت صحیحی نیست. یعنی ممکن است کسی سالیان دراز عبادت کند، امّا فقط با بخش طبیعی‌ و حیوانی یا جنسی خود(مرد یا زن)  به دینداری بپردازد.

یاری امام زمان، یک امر حقیقی است، و نزدیک شدن به ایشان، بدون رسیدن به مقام یاری ایشان، حاصل نمی‌شود. سربازی امام زمان، کار آسانی نیست و مجاهدت علمی و عملی می‌خواهد. سربازی امام زمان، یعنی سربازیِ کسی که قرار است زمین را به سعادت برساند. و این مستلزم خودسازی، سلوک جدّی و تمرین‌های مداوم و مکرر است.

اگر روز به روز از امام زمان (علیه­السلام) دورتر می‌شویم، از او فاصله می‌گیریم و از او و دردِ هزار و صد و چند ساله‌اش غافلیم، یعنی این که حرکتی کاملاً غیر اصولی و اشتباه را در صراط می‌پیماییم و به جای تشبّه به الله، هر لحظه از او دورتر می‌شویم. در این صورت، حتماً عاشق کمالات وجودی خود طبیعی مان شده‌ایم و به جای سیر و حرکت به سوی امام زمان، در وجود خودمان سیر می‌کنیم. فراموش نکنیم که اگر ملاک‌های ریاضی قرآن را جدّی نگیریم، حتماً روز به روز از الله دورتر خواهیم شد.

 

بیعت با امام زمان علیه السلام‏‏، عهدی فطری است.      

طبق آیه 177 سوره مبارکه بقره «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَهَدُوا= و کسانیند که به عهد خود وقتی عهدی می بندند وفا می کنند». عهدها چند جور هستند: اول؛ عهدی است که انسان با دیگران دارد که حق الناس است و دیگری عهدی که خداوند تبارک و تعالی دارد که چند نوع عهد هستند: عهد و میثاق فطری برای عبادت خدا، میثاق فطری برای مخالفت کردن با شیطان.

یکی از میثاق های الهی که خداوند تبارک و تعالی از ما گرفته است، امامت است. در زیارت آل یاسین می‌خوانیم: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِیثاقَ اللهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ= سلام بر تو ای کسی که میثاق الهی هستی و خدا به این پیمان تأکید کرده است» در این زیارت‏، از ما این میثاق گرفته شده و روی آن تاکید شده است.

تمام صفات جمال و جلال الهی را این آقا دارد. او میثاق خداست. آنقدر تأکید خدا روی امام زمان زیاد است که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً= هر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است». شناخت به این نیست که ما بگوییم پسر امام حسن عسکری علیه السلام و نرجس خاتون است. این ها را یهودی ها هم می دانند.

امام نماینده خداست. یعنی خدا را به تو نشان می‌دهد. مگر نمی خواهی خدا را ببینی و با او ارتباط داشته باشی؟ پس با او بیعت کن. اگر می خواهی با خدا ارتباط داشته باشی، بدون این آقا امکان ندارد کسی به خدا وصل شود.

میثاق و عهدی که نسبت به پدر و مادر داریم، این میثاق و عهد، فطری و الهی و انسانی است. ولی ما امام زمان را جزء قیودی که خدا اخذ کرده نمی دانیم. برای همین هم در برنامه ریزی های شبانه روزی ما امام زمان جایی ندارد. یک دغدغه برای ما نیست.

امام زمان در زندگیتان چقدر تأثیرگذار است؟ یعنی در روابط و زندگی و خوش آمدن و بد آمدن هایتان روابطی که برقرارمی کنید؛ نوع برنامه های زندگی تان چقدر موثر است؟ چقدر در زندگی شما وجود این آقا سایه انداخته است؟

تو با امام زمان چه رابطه ای داشته ای؟

  اگر خودت را نسبت به این عهد و میثاق الهی مسئول بدانی، هم شادتر در دنیا زندگی می کنی و هم شاد از این دنیا خواهی رفت.

در سوره اسراء‏ آیه 34 می فرماید: «إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولًا= از این عهد سوال می کنند. همانطور که از پدر و مادر‏ فرزند‏ خانواده سوال می کنند‏‏ از امام که یک عهد درونی و فطری هست سوال می کنند.

 ما نباید به این وضعیت امام زمان از تنهایی اش، آوارگی اش، غصه هایش و اضطرابش راضی باشیم. امام باقر  (علیه السلام) فرمود: مضطر در آیه «اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ= وجود مقدس امام زمان علیه السلام است». خوب ما چه جوری وجدانمان را راحت بکنیم و سراغ زندگی های عادی خودمان برویم. این بی رحمی و قساوت نیست؟ بعضی ها فکر می کنند کار برای امام زمان یک کار مستحبی است. می­گوید حالا واجبات­مان را برسیم. درحالی که وقت گذاری برای امام زمان جزء اوجب واجبات است.

به امام زمانت عشق بورز


خواستم از امام زمان بگویم، گفتم بهتر است از کسی نقل قول کنم که در حضور بوده است. این مطالب را از محضر آیت الله بهجت (قدس سره) برایتان نقل می کنم.امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادۀ خداوند) است.

در رؤیت امام (علیه السلام) مقابله و محاذات شرط نیست؛ بلکه هر جا نشسته، بر اَرَضین سُفلی و سماوات سبع و مافیهنَّ و ما بینهنَّ اِشراف دارد.

به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود.

لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.

ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.

دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.



محرم ایام نالیدن است و حاصلش در صفر و اربعین «بالیدن» است.


محرم که ایام نالیدن است، حاصلش بالیدن است در اربعین و بساطش «آموزه» است برای آنان که «موزه عاشورایی» را در کوچه و خیابان و کوه و دشت و صحرا و دریا می بینند. برای آنان که بر کشته‌ی اشکها (قتیل العبرات) خوب گریستند و غبار غم های دنیا از دیده زدودند.

آن «بالیدن» را میلیاردها جمعیت جهانی انسان هایی شاهدند که چشم بر نحوه حضور عاشقان ابا عبدالله دارند تا ببینند جمعیت حدود ۳۰ میلیونی انسانها چگونه در ایام اربعین، با حضرت عشق بازی می کنند.

آنان تمرین خوب نِگریستن کردند و این نیز نمادی است از «شعور» در مذهب حقّه که با «شور» می شود آغاز.  و اینها نوید بخش است بر منتظران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و احرار عالم که به هوش باشند که مدت زیادی نخواهد گذشت که منجی بشریت بیاید. پس نباید او را چون حسین (علیه السلام) به دست منتظران کوفیایی اش سپرد.


http://www.montazer.ir/sites/default/files/styles/320x218/public/MAHDI-%2825%29.png?itok=8Y2AsAgJ

شیعیان و اهل بیت علیهم السلام


امام زمان عج نیز مانند امام حسین علیه السلام، دست یاری تمام شیعیان را می طلبد. اما ناهمواری و سختیهای راه، عده بسیاری را از همراهی با او باز میدارد. همانگونه که غالب شیعیان از یاری حسین علیه السلام سرباز زدند.

هیچ عذری در کوتاهی نسبت به انجام وظایفی که در برابر امام زمانمان داریم، پذیرفته نیست. آیا مشکلات زندگی ما  بیشتر از نسلهای قبلی است که برای یاری امامشان جان فشانیها کردند؟ آیا امکانات و تکنولوژیهای آنها بیشتر از امروز بود؟...

باید یاد بگیریم مانند اویس زندگی کنیم. او هرگز پیامبر صل الله علیه و آله را ندید، اما آنگونه زیست که پیامبر می خواست. دیدگان ما مهدی علیه السلام را نمی بیند، اما دلمان هر لحظه او را حس می کند. آیا تصمیم گرفته ایم آنگونه عمرمان را بگذرانیم که مولایمان راضی باشد؟

اگر امروز به جمع دوستان و همراهان حضرت نپیوندیم، بعد از ظهور نیز در خیل یارانش جایی نخواهیم داشت.

چرا روح انتظار نداریم؟


زمانی می توان روح انتظار را در وجودمان بپرورانیم که مانند یکی از عزیزانمان دلتنگ امام زمان باشیم، غم نبودنش برایمان سنگین بوده و دغدغه ی آمدنش دلمان را به هیجان آورد، هر روز بارها و بارها با خودمان فکر کنیم که آیا راه جدیدی برای یاریش وجود دارد؟ بدون پیوند دونفره و کاملاً شخصی با او، هرگز نمیتوان به حقیقت کلمه انتظار دست یافت. به چند مثال زیر دقت کنید:

- بسیاری از اوقات موفقیت های مالی، علمی، اجتماعی و...،و یا بالعکس مشکلات مالی، خانوادگی و... به قدری ما را به خود مشغول می نمایدکه ماه ها می گذرد و فرصتی برایمان باقی نمی ماند تا حتی قدمی برای امام زمانمان برداریم.

- گاهی هم خدمت به ایشان، برایمان بهانه ای میشود تا برخی از شهوت های مقدس را که ممکن است در ما وجود داشته باشد، ارضاء کنیم. به عنوان نمونه می توان رسیدن به مرجعیت، شهرت یافتن در اسلام شناسی، رسیدن به پست و مقام هایی که ظواهر مقدس دارند و... را نام برد.

- برای رسیدن به روح انتظار باید اهل جهاد بود. مگر در زیارت عاشورا، خطاب به معصومین عرض نمی کنیم:" انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم..." آیا واقعاً صادقانه گفته ایم؟ آیا ما حقیقتاً اهل جنگ با دشمنان معصومین هستیم؟

هر صبح جمعه دعای ندبه را با اشک خواندن،بدون آنکه نقشه ای برای رفع موانع ظهور کشیده شود، کمکی به مهدی آل پیامبر نخواهد کرد. باید آستین ها را بالا زد...

- برای دمیده شدن روح انتظار در کالبد زندگی مان، باید درتمام انتخابها، ارتباطات و افکارمان، موشکافانه مراقب آن باشیم که رضایت امام زمان شرط اصلی آنها باشد. نکند که با هر کدام از این موارد از مسیر نهایی و اصلی مان دور شویم.

- یادمان باشد؛ اگر در مسیر خدمت به امام زمان، صدمه ای دیده و یا با مشکلی روبرو شدیم، هرگز هدفمان را رها نکرده و در قبال قدمی که برداشته ایم، از حضرت متوقع نشویم.توقع یعنی دور شدن از انتظاری صادقانه.


ما و امام زمان علیه السلام


طبق این حدیث، وظیفه ى ما براى تسریع و تعجیل در ظهور حضرت، این است که آن حضرت را بر خویش و خویشان مقدم داریم و با اجراى دستورهاى اسلامى و گسترش و ترویج عملى اسلام، آن امام(علیه السلام) را به جهانیان بشناسانیم و دل ها را به سوى آن حضرت معطوف کنیم، تا به خواست خداوند، هرچه زودتر، زمینه ى پذیرش مردمى و جهانى آن امام(علیه السلام) فراهم شود...

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ؛ اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمى افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مى گشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما؛ علّت مخفى شدن ما از آنان چیزى نیست جز آن چه از کردار آنان به ما مى رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.(احتجاج، ج2، ص315 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص177، ح8 .)

شرح حدیث:

این جملات، قسمتى از نامه اى است که از ناحیه ى مقدّس امام زمان(علیه السلام) براى شیخ مفید(رحمه الله) فرستاده شده است. حضرت(علیه السلام)در این نامه، بعد از سفارش هاى لازم به شیخ مفید(رحمه الله) و دستورهایى به شیعیان، به امر مهمّى که سبب غیبت ایشان شده است، اشاره مى­کنند. حضرت، نبود صفا و یک دلى در بین شیعیان را سبب غیبت خود مى شمرند.

تاریخ نشان داده است که تا مردم نخواهند و تلاش نکنند، حق بر جاى خویش قرار نمى گیرد و حکومت به دست اهلش نمى رسد. تجربه ى حضرت على و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)، دلیل بسیار آشکارى بر این مطلب است. اگر مردم بر خلافت حضرت على(علیه السلام)پافشارى مى کردند، الآن، تاریخ مسیر دیگرى را مى پیمود، ولى دنیاخواهى و ترس و ... مردم آن زمان سبب شد از آن زمان تا آینده اى که معلوم نیست چه هنگام به پایان مى رسد، جهانیان و خصوصاً شیعیان، جز ظلم و آزار چیزى نبینند. متأسفانه کوتاهى ما، بلکه عملکرد بدمان سبب شده است که آن محرومیت تا کنون ادامه یابد.
طبق این حدیث، وظیفه ى ما براى تسریع و تعجیل در ظهور حضرت، این است که آن حضرت را بر خویش و خویشان مقدم داریم و با اجراى دستورهاى اسلامى و گسترش و ترویج عملى اسلام، آن امام(علیه السلام) را به جهانیان بشناسانیم و دل ها را به سوى آن حضرت معطوف کنیم، تا به خواست خداوند، هرچه زودتر، زمینه­ى پذیرش مردمى و جهانى آن امام(علیه السلام) فراهم شود.

از این حدیث شریف نکاتى استفاده مى شود:

1. خداوند متعال از شیعیان عهد و پیمان گرفته که از امامان پیروى کنند و این پیروى سبب تشرّف به لقاى امام زمان خواهد بود.
2. اعمال ناشایست شیعیان سبب دورى آن ها از امامشان شده است؛ و لذا اعمال شایسته مى تواند در تسریع ارتباط با امام زمان(علیه السلام) مؤثر باشد.

منبع:

شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

 


آزاردهندگان امام زمان علیه السلام

 

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:« قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَةِ وَحُمَقاؤُهُمْ، وَمَنْ دینُهُ جِناحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْهُ»؛ نادانان و کم خردان شیعه و کسانى که پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محکم تر است، ما را آزار مى دهند.(احتجاج، ج2، ص289 ؛ بحارالأنوار، ج25، ص267، ح9 )

 

شرح حدیث:

این عبارت، بخشى از توقیعى است که حضرت(علیه السلام) در جواب نامه ى محمّد بن علىّ بن هلال کرخى فرستاده است. این توقیع، در ردّ طایفه اى از غالیان است که به شرکت ائمه(علیهم السلام) با خداوند در علم و قدرت او معتقدند!
یکى از وظایف شیعه این است که امامان را همان طور که هستند، بشناسد، نه آنان را در سطح افراد عادى پایین آورد و نه در قدرت و ... شریک خداوند یکتا قرار دهد.
در روایات فراوانى، مقام امامان و وظیفه شان به خوبى بیان شده و لازم است با مراجعه به آن ها، تفکّر خویش را درباره ى امامان اصلاح کنیم.
اعمال و رفتار و اعتقاد غالیان، سبب شد که مخالفان، شیعه را تکفیر کنند و گروهى از آنان نیز به نجاست و واجب القتل بودن شیعه فتوا دهند.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه در کلامى مى فرماید:
دو کس در مورد من هلاک مى گردد: یکى آن کس که در دوستى با من به راه افراط مى رود، دیگرى آن که در دشمنى با من، سخت به تفریط مى افتد.[1]


پی نوشت:
[1]. نهج البلاغه، حکمت 469 ؛ بحارالأنوار، ج39، ص295، ح96 .
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

 

آیا در رعایت حقوق امام زمان، موفق بوده‌ایم؟

در دعاها از خداوند درخواست می‌کنیم که خداوند ما را جزو کسانی قرار ده که حقوقی که از امام‌شان بر گردن‌شان است، رعایت می‌کنند. امام زمان نیز دو حق بر گردن ما دارند، ابتدا حق تخصص و رهبری؛ و دوم، حق پدری.

اما آیا ما حقوق ایشان را رعایت می‌کنیم؟ امام زمان مهمترین و بزرگترین حقی است که در قیامت از آن سؤال می‌کنند. در زیارت آل یاسین، امام زمان را باب الله خطاب می‌کنیم. یعنی اگر کسی قصد تقرّب به الله را دارد باید از در آن وارد شود و امام زمان دری است که با آغوش خداوند گشوده می‌شود.

هیچ عملی از ما، بدون امام زمان و ارتباط با او، فایده‌ای نخواهد داشت.

«مَنْ ارادَاللَّهَ بَدَءَ بِکُمْ... »(زیارت جامعه کبیره) کسی که قصد رسیدن به الله را دارد، باید از امام شروع کند، دست در دست او، قدم به قدم در سایه او، ... و هیچ راهی جز راه معصوم به الله ختم نمی‌گردد و قرآن بارها این مسئله را متذکر شده است.

آیا ما این باب الله را یافته‌ایم؟ آیا برای نداشتنش دلتنگ و مضطرب هستیم؟ آیا ما در غصه‌های عظیم امام زمان‌مان شریک هستیم؟ آیا حداقل برای غم‌های او، غم می‌خوریم؟

آیا امام زمان از من راضی هست یا نه؟؟؟

اگر کسی چنین دغدغه‌ای ذهن و قلبش را مشغول کند، قرار است در آسمان محبوب باشد.

تلاش کنیم تا محبوب اهل آسمان باشیم، محبوبِ امام زمان‌مان باشیم، که در این‌صورت تمام مسائل‌مان در زمین نیز حل خواهد شد.

 


«عزاداری حقیقی» و «ولایت به روز» یعنی امروز تبعیت از امام حسین  زمانت کردن 


«عزاداری حقیقی» و «ولایت پذیری به روز»، یعنی اگر امروز برای حادثه سال 61 هجری قمری گریه می کنیم؛ این عزاداری و گریه، ما را به یاد حسین زمان مان بیندازد که هم اکنون زنده است و اگر اباعبدالله ع امروز هم زنده بود، جان خود را فدایش می کرد.

آرزوی سیدالشهدا دیدن امام مهدی ع بود. امام صادق ع در فراق امام زمان ما چقدر گریه می کند و در دعای ندبه که برای ما گذاشته می فرماید: «عَزیزٌ عَلَیَّ اَن اَرَی الخَلق وَ لا تُری= سخت است بر من مردم را ببینم، اما تو را نبینم». حسینِ‌ امروز، امام زمان ماست که هر 24 ساعت یک بار می گوید:« هل من ناصر ینصرنی= آیا یاری کننده ای است که مرا یاری کند».

ما باید از امام درس جهاد و از عزاداری ها «روح جهاد» را یاد بگیریم، اگر فقط به گریه اکتفا کنیم، درست نیست. گریه و نوحه در عزای سالار شهیدان، طبق سه دلیل قرآنی (1.تعظیم شعائر الهی، (حج/۳۲)- 2. یادآوری ایام الله، (ابراهیم/5) 3. مودت اهل بیت ع، شوری/۲۳) واجب است، ولی گریه باید مؤثر باشد و ما را به سمت نتیجه ببرد؛ در غیر این صورت، عزاداری ما در حد عزاداری غیر مسلمین و غیر شیعیان خواهد بود.

روح جهاد و انتقامِ امامِ معصوم: مبارزه با شبیخون فرهنگی

جنگ امروز، جنگ نرم است و دشمن فرهنگ ما را نشانه گرفته است. عزادار حقیقی از واقعه عاشورا روح جهاد و انتقام کسب کرده و با این شبیخون فرهنگی به مبارزه بر می خیزد.

اگر روح جهاد نداشته باشیم، مصداق این فرمایش پیامبر ص می شویم : « هر کس بمیرد و اثری از جهاد در او نباشد، بر شعبه ای از نفاق مرده است». در زمان جنگ و دفاع مقدس نشانه ی جهاد، تیر و ترکش و زخم های آن بود، اما امروز که جنگ نرم است و دشمن الان شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی را به کار گرفته است، تیر و ترکشی ندارد که اثر و زخم آن روی بدن ظاهر شود، اما اثر آن را باید در فکر، ذهن و زندگی روزمره مردم دید. خستگی های جهاد، خرج کردن ها، بی خوابی­ها، تلاش ها و عرق ریختن­ها، اثرات جهادِ امروز و جنگ نرم است که باید در بدن ما و در زندگی ما ظاهر شود. کسی که این نشانه ها را ندارد، جهادگر نیست و نمی تواند به امام حسین ع بگوید:«إنی سلم لمن سالمکم= من در صلحم با کسی که با شما در صلح است». این خیلی ادعای بزرگی است که بگوییم: «إنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم إلی یوم القیمۀ= در صلحم با کسی که با شما در صلح است و در جنگ و جهادم با کسی که با شما در جنگ است تا روز قیامت»، این شاخصی است برای تشخیص زندگی درست، برای شناخت حق از باطل و برای شناخت اهل حق از اهل باطل. ما باید با این شاخص ها زندگی کنیم.

منبع: برگرفته از سلسله جلسات جهاد استادممحمدشجاعی