موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

بعد از آشنایی کلّی باتعریف موسیقی وهمچنین انواع موسیقی، بدنیست به جواب سؤالی که در ذهن افراد زیادی هست بپردازیم وآن این که چه تفاوتی میان موسیقی و غنا وجود دارد؟ و مرز این دو کدام است؟ برای پاسخ به این پرسشها از نظرات علما و مراجع بهره می گیریم.

حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله):

«غنا یعنی ترجیع صدا به نحوی که مناسب با مجالس لهو باشد که ازگناهان بوده و بر خواننده و شنونده حرام است . ولی موسیقی نواختن آلات آن است که اگر به نحو معمول در مجالس لهو و گناه باشد هم بر نوازنده و هم بر شنونده حرام است . واگر به آن نحو نباشد فی نفسه جایز است و اشکال ندارد».(4)

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی(حفظه الله):

«غنا عبارت از آوازی است که مشتمل بر ترجیع و صوت و طرب انگیز و مناسب با مجالس طرب باشد و موسیقی گاه بر غنا وگاه بر آلات مختلف موسیقی مانند تار، سنتور، دف و غیره اطلاق می شود. موسیقی را اگر به همان معنای غنا و آوازها و سازها و بکار گرفتن آنها بدانیم ، فراگرفتن موسیقی که از قدیم الایّام بین اهل لهو و بزم متداول بود و در کشورها و مناطق مختلف انواعی از آن بکار برده می شده و می شود همه حرام است».(5)

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(ره):

«غنا عبارتست از آوازی که درآن صدا را در گلو می گردانند که به زبان عرفی چهچه می گویند و طرب (تحوّل غیر اختیاری در مستمع) انگیز هم باشد و مناسب مجالس لهو و لعب هم باشد.... غنا صوتی است که باترجیع و طرب همراه باشد ومناسب مجالس لهو و لعب باشد».(6)

 

سؤال : اگر استماع موسیقی هیچ گونه تأثیری در انسان نداشته باشد، آیا باز حرام است؟

جواب همه مراجع : اگر از نوع موسیقی حرام باشد، گوش دادن به آن جایز نیست ؛ هر چند در شخص تأثیری نداشته باشد. (7)تبصره: موسیقی حرام ، غالباً آثار ناپسندی دارد و باعث بیگانگی از خدا و تحریک شهوت و آلودگی به مفاسد دیگر می شود ولی حکم، تابع این امور نیست و اگر به فرض، در موردی موسیقی حرام ، هیچ تأثیری در روح و روان انسان برجای نگذارد باز گوش دادن به آن جایز نیست.

 

اولین غنا :

بنابر آنچه در معارف اسلامی آمده است:«اولین کسی که مرتکب غنا شد ، شیطان بود(8)و ازآن به بعد غنا رواج پیدا کرد. همچنین در روایتی از امام جعفرصادق(ع)آمده است : « وقتی آدم رحلت نمود ابلیس و قابیل بارحلت او خوشحال شدند،آن دو در اجتماع شرکت کردند و به نشانة شادی برای مرگ آدم از تنبورها و وسائل لهو (موسیقی) استفاده کردند پس هرکس در روی زمین از این وسائل لذت می برد از پیروان آن می باشد»(9)

باید دانست در متون دینی واژۀ موسیقی به چشم نمی خورد ولی به جای آن واژه های غنا ، لهو ، ملاهی و مصادیق آلات موسیقی مانند : مزمار(نی و فلوت)، معزف (تار) ، عود ، طبل ، تنبور و مانندآن به کار رفته است.

 

اثرات موسیقی برجسم و روان

حال که تفاوت موسیقی وغنا و احکام آنها دانسته شد به یکی ازمهمترین بخشهای این نوشتاریعنی انواع اثرات موسیقی برجسم و روان انسان می پردازیم. دربارة حوزة تأثیرگذاری موسیقی و این که اصالتاً مخاطب آن کدام یک از این دو (جسم و روان) هست باید گفت : « مخاطب حقیقی این هنر ، مغز و روان انسانها است ، نه حس بینایی و نه حس شنوایی ؛ زیرا این دو حس چیزی جز واسطه انتقال اصوات فیزیکی به مغز و روان انسانها نیست .تیز گوش ترین انسانها که دریافت درونی از معنای موسیقی ندارند ، هیچ درکی درباره آن نمی توانند داشته باشند ، حتی تفسیر و چگونگی برداشت انسانهایی که در یک جامعه و در پوشش یک فرهنگ و یک محیط و سرگذشت زندگی می کنند گوناگون می باشد،اگرچه همه آنان ازحس شنوایی مساوی برخوردار بوده باشند(10)ولی بالاخره اثر موسیقی دوگونه است :1ـ اثرات معنوی 2ـ اثرات جسمی.

 

اثرات معنوی و روحی موسیقی

روح انسان ، مهم ترین جنبة وجودی انسان است، لذا هر آن چه که برآن اثر بگذارد می تواند در کمال و سقوطش، مؤثّر باشد. از این جا اهمّیت اثر موسیقی بر روح و روان انسان مشخّص می شود. ما در این بخش مهمترین آثار موسیقی را بر روح بررسی می کنیم:

 

1ـ گمراهی و غفلت ازخدا :

از بزرگ ترین آثاری که برای موسیقی ذکر شده است دور شدن از یاد و ذکر خداست . قرآن در سورة لقمان یکى از عوامل گمراهى و ضلالت را «لهو الحدیث» دانسته است. «ومِن النّاسِ مَن یشتری لَهوالحدیثِ لیُضلَّ عن سبیلِ الله(11)«لهویعنی غفلت ،یعنی دورشدن از ذکرخدا ، دورشدن از معنویت ، دورشدن از واقعیتهای زندگی ، دورشدن ازکار وتلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بی بند وباری».(12) در روایات اسلامى از «لهو الحدیث» نیز به «غنا» تفسیر شده است.(13) شنیدن غنا و موسیقى آن چنان اراده انسان را سست و غریزه جنسى شخص را تحریک مى‏کند که شخص را از یاد خدا و قیامت باز می دارد لذا ازعوامل گمراهی به حساب می آید.

 

2- گرایش به فساد :

غنا و آواز مطرب و لهوى، انسان را به سوى شهوت و فساد اخلاقى مى‏کشاند و از راه پرهیزکارى باز مى‏دارد.مجالس غنا و موسیقى، معمولاً جزو مراکز مفاسد گوناگون است و این خود دلیل روشنی است بر این که موسیقی درگرایش به فساد نقش مؤثّری دارد . در حدیثى از نبى اکرم(ص) آمده است : «الغناءُ رقیة الزنا»:«غنا نردبان زنا است».(14)

 

3 ـ سوء عاقبت :

برای اثبات سوء عاقبت، به واسطة غنا و موسیقی به یک داستان کوتاهی که در زمان امام صادق (ع) اتفاق افتاده اکتفا می کنیم ، چرا که آن چه در زمان آن بزرگواران رخ داده، صرفاٌ یک داستان نیست بلکه باید عبرت برای سایرین وآنان که در زمانهای بعد می آیند قرار بگیرد. مردی به امام صادق(ع) عرض کرد: همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می خوانند و با عود (یکی از آلات موسیقی) می نوازند . چه بسا به هنگام قضای حاجت نشستنم را طول می دهم، تا صدای آنها را بیشتر بشنوم.امام فرمودند: « این کار را نکن. در روز قیامت در برابر خداوند هیچ عذری نداری ؛ مگر سخن حق را نخواندی که می فرماید : گوش، چشم، دل، مسئولند و در برابر کارهایی که کرده اند، مورد سؤال واقع می شوند. » مرد عرض کرد : به خدا سوگند گویا این آیه را تاکنون نخوانده و نشنیده بودم. دیگر به خدا این کارها را انجام نمی دهم و از اوآمرزش می طلبم . امام سپس فرمودند: «برخیز و غسل کن و آن چه می توانی نماز بخوان، چون تا کنون به گناه بزرگی مشغول بودی و چه بد حال وتیره بخت بودی اگر بدون توبه و بر این حال از دنیا می رفتی.» (15) همین داستان کوتاه، خود مؤیّد بزرگی بر مطلب ما می باشد و تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل.

 

4- قساوت قلب :

یکی از اثرات شوم موسیقی بر روان انسان ها پدید آوردن بیماری قساوت قلب در انسان می باشد. و مویّد اینکلام، سفارش رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع ) می باشد که به ایشان فرموده اند:« یا على؛ سه کار دل راسخت کند: گوش دادن به آواز و موسیقى و شکار و به دربار سلاطین رفتن(16) افرادی که مداومت بر گوش دادن به موسیقی و مطربی دارند قلبشان مریض می گردد. و نتیجه این سختی و قساوت قلب این می شود که دیگر موعظه و پند در این قلوب اثر نمی کند. زیرا طبق آیات قرآنی از آثار گناهکاری ، قساوت قلب است.خداوند متعال درقرآن می فرماید : قلوب افراد گناهکار مانند سنگ است یا سخت تر از سنگ . زیرا برخی از سنگ ها از میانشان آب بیرون می آید یا از ترس خدا از بلندی ها فرو می افتد.(17) ولی قلوب افراد گناهکار به قدری سخت است که دیگر چیزی از پندها و موعظه های الهی در آن اثر نمی نماید.نشانه و علامت این بیماری آن است که این گونه افراد وقتی در مجلسی قرار می گیرند که در آن سخن از خدا و قرآن و یاد مرگ و آخرت است، اهل موسیقی، حالشان بد می شود و دوست دارند زود از این گونه مجالس خارج شوند و بر عکس اگر در جایی باشند که سخن از دنیا و سرگرمی های گمرا ه کننده باشد . به اشتیاق بر آن توجه می کنند و دوست ندارند که تمام شود و باز تایید کنندة سخنان فوق،آیة 6 و7 سورة لقمان است که در آیة 6 در مورد اهل «لهوالحدیث» توضیح و بلافاصله درآیة 7 که مورد بحث ما است می فرماید: و چون آیات و گفتارما بر اهل لهو و موسیقی خوانده شود دوری گزینند و روی برگردانند و تکذیب آن گفتار نمایند مانند کسی که آن را نشنیده و گویا در گوش های ایشان سنگینی است از شنیدن آیات ما پس به ایشان عذابی دردناک را مژده بده.

 

5- از بین رفتن حیا :

امام صادق(ع) در این رابطه در حدیثی می فرمایند :«مَن ضُربَ فی بَیته بَربَطٌ أربعینَ یوماً سلَّطَ اللهُ علیه شَیطاناً یُقال له القَفَندَر فلا یَبقی عضوٌ مِن أعضائه إلّا قَعدَ علیه فإذا کانَ کذلک نزعَ منه الحیاءُ ولم یُبال ما قال و لا ما قیل فیه»(18)«کسی که در خانه اش چهل روز بربط ( نوعی تار ) نواخته شود خداوند متعال شیطانی را به نام قفندر بر او مسلّط می کند که عضوی از اعضای وی باقی نمی ماند مگر اینکه او را در برمی گیرد و هنگامی که این گونه شد حیا از او گرفته می شود به گونه ای که نسبت به آنچه به او گفته می شود بی تفاوت می گردد».در خصوص اهمّیت حیا نیز خوب است بدانید رسول خدا (ص) در این باره فرموده اند : «حیا و ایمان با همدیگر وابسته‏اند چون یکى از میان برود، دیگرى هم از میان مى‏رود».(19)و باز در اهمیّت حیا درحدیثی آمده است که:«کسی که حیا نداردایمان ندارد(20)شهید مطهّری در کتاب تعلیم وتربیت در اسلام به نقل ازمسعودی در مروّج الذّهب می نویسد : در زمان عبدالملک یا یکی ازخلفای بنی امیّه که موسیقی رایج بود خبربه خلیفه رسیدکه شخصی باکنیزش خواننده هستند و تمام جوانان مدینه را به فساد می کشند . خلیفه دستور داد آنها را آوردند .آن مردگفت : معلوم نیست آنچه این کنیز می خواند غنا باشد و ازخلیفه خواست خودش امتحان کند. وقتی کنیز شروع به خواندن کرد کم کم دید سرخلیفه دارد تکان می خورد و به جایی رسید که خلیفه چهار دست و پا راه می رفت و می گفت : بیا به امرکوب خودت سوارشو.

«واقعاً موسیقی قدرت فوق العاده ای مخصوصاً ازجهت پاره کردن تقوا و عفّت دارد».(21)

 

6ـ از بین رفتن قوّة تفکّر:

موسیقی بوسیله ارتعاشات خود، اعصاب راتحت تأثیر خودقرارداده وکم کم برقوای ادراکی چیره می شود.به عبارت دیگر«موسیقی به حسب انواع هنری که دارد وهریک از آن انواع مختلف یک حالت دراعصاب ادراکی بر می انگیزد، ازشهوت و بی بندوباری ویا شادی ونشاط و اندوه و یا خیالات عرفان گونه و یا دیگرحالات که همۀ آنهاحالاتی است خیالی و اوهام ساز ،دیگر ادراکات را بر کنار کرده و همان خیالات جای آن راگرفته و در مسیر انگیزه های موسیقی به حرکت در می آورد . در این حال پای عقل و ذهن و اندیشه به همان خیالات و اوهام بسته شده و درهمان مسیر خیال بافی های موسیقی درحرکت است و دیگر نمی تواند به خود آید.»(22)

 

7- از بین رفتن غیرت:

«إنّ شَیطاناً یُقال له القَفَندَرُ إذا ضَربَ فی مَنزل الرَّجلِ أَربعینَ صباحاً بالبَربَطِ و دَخلَ الرّجالُ وَضع ذلک الشّیطانُکلَّ عضوٍ منه علی مِثله مِن صاحبِ البیَتِ ثمّ نفخَ فیه نفخةً فلا یُغار بعدَها حتّی تؤتی نساؤه فلایُغارُ.» (23)«کسی که چهل روز در خانه اش بربط نوازند و مردمان بر او وارد شوند شیطانی به نام قفندر اعضای خود را به تمام اعضای بدنش مس می نماید ، پس غیرت از آن مرد برداشته می شود تا به حدی که با زنانش اگر فعل قبیحی کنند بدش نمی آید ». با این روایت شاید بتوان به یکی از علل اصلی رواج بد حجابی و فحشا در جامعه پی برد، چراکه براساس این روایت به هر مقدارموسیقی در جامعه رواج پیدا کند غیرت از مردان زایل شده و نسبت به بد حجابی وتعرّض نامحرمان به ناموسشان ،بی تفاوت تر می شوند.

 

8 ـ جنون و دیوانگی:

فشار شدید موسیقی بر روی اعصاب ، قدرت اندیشه و تفکّر را از انسان می گیرد لذا منجر به انجام کارهایی که با عقل تضاد دارد می شود.نمونه ای ازاین کارهای جنون آمیز را ذکرمی کنیم : «درملیون پنجاه هزار نفر بعد ازگوش کردن به یک کنسرت موسیقی چنان موسیقی آنها را به هیجان آوردکه ناگهان همه به هم ریختند و بدون جهت، هم دیگر را زخمی و مصدوم کردند و قبل از این که پلیس خود را برساند چند نفر به ضرب چاقو از پای درآمدند و به چندین دختر ، تجاوز شد وتعداد زیادی مجروح شدند»(24) یا« درایالت «لتیل راک» جوانی پیانو یاد می گرفت . نغمات موسیقی چنان درروح اوهیجان ایجادکرد که بدوندلیل ازجای برخاست وبا19ضربه چاقو،معلّم خودرا ازپای درآورد».(25)

 

9ـ افسردگی:

کسی که درموسیقی غوطه ور شد، حالت خمودی وافسردگی،یکی ازحالاتی است که بر او عارض می شود.این مسئله در کسانی که با مطالعه ودرس وبحث سروکار دارند بیشتر نمود دارد . به گونه ای که بعد از موسیقی رغبت آنها نسبت به مطالعه کمترشده و نیروی فکر آنها ضعیف می شود.روانشناس معروف ، دکتر «الکسیس کارل» درکتاب «راه و رسم زندگی» می نویسد : «برخی دانش آموزان می خواهند با توجه به رادیو درس خود را یاد بگیرند و در راه تحصیل پیشرفت کنند ، باید گفت رادیو نیز مانند سینما و موسیقی کاهلی کاملی می بخشد به کسانی که به آن سرگرمند(26)

 

10- نزول بلاهای ناگهانی و عدم استجابت دعا :

هم اکنون بسیاری به دنبال پاسخ این پرسش می گردند که چرا زندگی هایمان با وجود رفاه ظاهری با بلاها و مصیبت ها آمیخته شده و یا اینکه چرا هرچه دعا می کنیم مستجاب نمی شود ؟ یکی ازعوامل این گونه مسائل راشاید بتوان در روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده پیدا کرد.که فرموده اند : «بَیت الغناءِ لاتُؤمن فیه الفجیعةُ و لا تُجاب فیه الدَّعوةُ و لا یَدخلُه المَلَکُ.»(27) «خانه ای که در آن غناء خوانده می شود از مصیبت و بلای ناگهانی ایمن نیست و دعا در آن مستجاب نمی شود و فرشته داخل آن نمی گردد .»اینها بخشهایی از مضرّات موسیقی بر روان و معنویّت انسان ها بود و اینک، اثرات جسمانی و مادی آن را بررسی می کنیم.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

1. شریعت موسوی، مصطفی ،نظری به موسیقی ازطریق کتاب وسنت، به نقل از نفائس الفنون،محمدبن محمودآملی،ج3،ص83.

2. اولیایی،احمد،نگاهی به موسیقی ،ص9.

3. معین ،محمّد، فرهنگ فارسی معین،ج4،ص3031.

4. حسینی خامنه ای،علی،رهبرمعظّم انقلاب،أجوبة الإستفتائات،ص 250،م1138.

5. محمودی،محسن،مسائل جدیدازدیدگاه علماو مراجع تقلید،ص49.

6. فاضل لنکرانی،محمد،جامع المسائل،م 974و978،ص252.

7. استفتائات مراجع.

8. عاملی،محمدبن حسن،وسائل الشیعه، ج12،ص231،ح28.

9.همان،ص233وکلینی،محمدبن یعقوب،کافی،ج6،باب الغناءص1654،ح3.

10. جعفری،محمدتقی،موسیقی از دیدگاه فلسفی وروانی، ص117و118.

11. لقمان(31)،آیه6.

12. قدوسی، حسن، نکته های ناب، ص102.

13. وسائل الشّیعه،ج12،باب99،ص226،ح7.

14. مجلسی،محمدتقی،بحارالأنوار،ج79،باب99،ص247،ح26.

15. طباطبائی،محمدحسین،ترجمة تفسیر المیزان، ج13، ص107وکافی،ج6،،ص1655،ح10.

16. فیض مشکینی،علی اکبر،نصایح، ترجمه آیت الله احمدجنّتی ،ص 134.

17. بقره، (2)، آیة 74.

18. وسائل الشیعه،کتاب تجارت، باب100،ج12،ص232،ح2وکافی،ج6،،ص1655،ح17.

19. بحارالأنوار،ج71،باب81،ص331،ح4،به نقل ازکافی ،ج2،ص106.

20. همان.

21. مطهری،مرتضی،تعلیم وتربیت دراسلام،ص72.

22. نظری به موسیقی ازطریق کتاب وسنت، ص227.

23. وسائل الشیعه،کتاب تجارت،باب 100 ،ج 12،ص 232،ح1وکافی،ج6،ص1655،ح14.

24. محمدی نیا،اسدالله،بهشت جوانان،ص359 وموسیقی از نظر دین ودانش،ص20،کیهان شماره 6265.

25. طاهری،مهدی،سلامتی وطول عمردراحکام اسلام،،ص84.

26. تاثیرموسیقی براعصاب وروان،ص62.

27. کافی،ج6،ص1655،ح15ووسائل الشیعه،ج12،باب99،ص225،ح1.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.