موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

۵۵ مطلب با موضوع «فرهنگی :: سبک زندگی» ثبت شده است

مراحل تربیت فرزندان

 

اشاره : انسان موجودی است که از تولد تا بینهایت به سمت کمال مطلق سیر می کند .تحصیل اسباب و لوازم این کمال نیازمند پرورش قوا و استعدادهای او در طول حیات و در گرو دانش و بینش کافی متولیان امر تعلیم و تربیت از قوا و ساحت ابدی انسان و نحوه ی آماده سازی او برای یک زندگی همیشگی است . بحران های فکری، اخلاقی؛ جنگ ، جنایت و فساد و نیز ظلمی که امروزه انسان بر نفس خود و خدا و جامعه و طبیعت روا می دارد همگی از تربیت ناقص و بیمار او حکایت می کند.

 

راه چیست؟ و چاره کدام است؟

دین اسلام که تعالیم آسمانی اش بر فطرت پاک آدمی تکیه دارد،چاره کار را در تربیت فطری و پرورش ظرفیت نامحدود انسان که منبعث از نفخه ی الهی نهفته در وجود اوست می بیند و راه علاج تمامی ناهنجاریها را در تربیت دینی و اسلامی او پیشنهاد می کند. آشنایی با فنون‌تربیت کودک، نه تنها برای والدین بلکه برای همه‌ی افراد، امری ضروری است؛ چرا که هر انسانی با هر موقعیتی، حتماً با کودک یا کودکانی در ارتباط خواهد بود.

 

می‌دانیم که قطعاً نوع رفتار یک شخص در شخص دیگر تأثیر می‌گذارد و این تأثیر در خردسالان، در نحوه‌ی برخورد بزرگترها با آنها بیش‌تر خواهد بود.

 

نقش والدین در تأمین سلامت جسم و روح فرزند:

والدین می‌توانند در پنج عامل زیر، با نقش نسبی مادر ۵۵% و پدر ۴۵% مؤثر باشند:

۱- سلامت و زیبایی ۲- اخلاق ۳- دین ۴- هوش ۵- عقل

 

تفاوت هوش و عقل:

هوش ضریب کارایی مغز است و انسان می‌تواند از هوشش در هر دو سوی خیر و شر استفاده کند. اما عقل به معنی مصلحت اندیشی است. نیرویی که انسان به واسطه‌ی آن منافع و مصالح را از مضار تشخیص می‌دهد.

 

راههای تأثیر گذاری والدین در پنج عامل بالا:

۱- وراثت: مجموعه‌ی عواملی که در تخمک و اسپرم موجود بوده در هنگام لقاح به اشتراک گذاشته می‌شوند.

۲- محیط داخلی: همان محیط رحم مادر است که کودک دوران جنینی‌اش را در آن سپری کرده و از مادر تا حد زیادی تأثیر می‌پذیرد.

پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله و سلم» فرمودند:

السّعید من سَعِدَ فی بطن امّه و الشّقیُّ من شَقیَ فی بطن امّه؛خوشبخت کسی است که در شکم مادرش خوشبخت می‌شود و بدبخت کسی است که در شکم مادرش بدبخت می‌شود.

 

البته گاهی کودکی که از نظر وراثت و محیط داخلی شرایط مناسبی را طی نکرده، ممکن است بعد از تولد، تحت محیط خارجی سالم قرار گرفته و با‌ تربیتی صحیح به انسان بزرگی بدل شود. و بالعکس، محیط خارجی نامناسب، می‌تواند اثرات وراثت و محیط داخلی را خوب نابود کرده و کودک را به انسان فاسدی تبدیل کند.

 

مراحل‌تربیت فرزندان:

۱- قبل از بارداری ۲- دوران بارداری ۳- هفت سال اول(کودکی)

۴- هفت سال دوم (نوجوانی) ۵- هفت سال سوم(جوانی)

چون فرزند ما در زمان بارداری و ماههای اول تولد، تسلیم محض پدر و مادر بوده و هیچ مقاومتی از خود نشان نمی‌دهد، این دوره در شکل‌گیری شخصیت او از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است. پس باید قدرت و مهارت صورتگری را در خویش بالا ببریم.

 

دوران رحمی، دوران ساختن ارگان‌ها و اندام‌های ضروری برای زندگی دنیاست و این استعداد، تنها مختص همین مرحله می‌باشد. بطوریکه همه‌ی سلامتی و آرامشی را که ما برای تمام سالهای عمر به آن نیازمندیم، در این نه ماه رقم می‌خورد. با مقایسه این نسبت (رحم به به دنیا)، آسان‌تر درک می‌کنیم که چرا همان‌طور که یک ساعت تلاش در دنیا می‌تواند میلیاردها سال بهشت را در آخرت به دنبال داشته باشد.

 

البته باید بدانیم که اهمیت زمان در کسب قابلیت‌ها در مراحل مختلف بسیار متفاوت بوده و به این‌ترتیب می‌باشد:

بعد از تولد < بارداری < قبل از بارداری

طبق این طبقه بندی می‌توان گفت؛ یک ساعت تلاش پدر و مادر قبل از بارداری می‌تواند معادل ماهها تلاش در دوران بارداری و یا سالها زحمت بعد از تولد باشد.

 

برگرفته از سلسله مباحث تربیت فرزند


۶ اشتباه بزرگ خانم‌های متاهل در زندگی زناشویی

خانم‌های متاهل توجه کنید: چیزهایی که درمورد ازدواج نمی‌دانید ممکن است ایجاد مشکل کند.

بعنوان مثال، اگر برای موضوعاتی که می‌خواهید با شوهرتان حرف نزنید، او متوجه آن نخواهد شد. و طریقه حرف زدن شما درمورد مسائلتان هم ممکن است کارها را خراب‌تر کند.

ازدواج کردن کار ساده‌ای است. اما متاهل ماندن سخت‌ است. در زیر به توصیه‌های متخصصین درمورد اشتباهاتی که اکثر خانم‌ها در ازدواج مرتکب می‌شوند که باعث سست شدن پایه‌های زندگی‌شان می‌شود، اشاره می‌کنیم.

 

۱) همیشه سعی در راضی نگه داشتن شوهرتان دارید. بعضی از خانم‌ها برای چیزهایی که می‌خواهند سریع عقب می‌کشند. در چنین روابطی زن صرفاً یک وسیله برای شوهر است نه یک شریک کامل و برابر در ازدواج. این خانمها همه زندگی‌شان را وقف شوهرشان می‌کنند و چیزی برای خودشان باقی نمی‌گذارند.

بیشتر وقت‌ها دلیل این کارشان این است که از شروع دعوا و ناراحتی می‌ترسند و یا به طریقی ناخودآگاه تصور می‌کنند که برای حفظ یک رابطه، باید خواسته‌های خودشان را کنار بگذارند. این رفتار موجب خشمی می‌شود که بالاخره طغیان خواهد کرد.

راه‌حل چیست؟ دغدغه‌هایتان را، چه درمورد کار خانه باشد، چه تربیت بچه‌ها یا نگذراندن وقت کافی با شوهرتان یا برای خودتان، به طریقی منطقی مطرح کنید. مثلاً ممکن است شوهرتان دوست داشته باشد آخر هفته‌ها با دوستانش بیرون برود اما شما بخواهید که او وقتش را با خانواده‌اش بگذراند. می‌توانید این را با او مطرح کنید و به طریقی مسالمت‌آمیز راه‌حلی برای موضوع پیدا کنید.

 

۲) توقعاتتان را روشن بیان نمی‌کنید. زوج‌هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند، از همان ابتدای ازدواج توقعات و انتظارات خودشان را چه درمورد تقسیم کار، چه نگهداری بچه‌ها و چه درمورد مسایل مالی، برای هم روشن کرده‌اند. اما خیلی‌ها این بحث‌ها را در ابتدای ازدواج نداشته‌اند و طبق چیزی که در ذهنشان می‌گذرد عمل می‌کنند چون اینطور بزرگ شده‌اند و تصور می‌کنند که چیزی که برای آنها خوب است برای همسرشان هم قطعاً مفید خواهد بود. اگر انتظارات دو طرف متفاوت باشد و دو طرف دچار سوءتفاهم در این زمینه باشند، خشم و عصبانیتی در آنها ایجاد خواهد شد.

 

۳) لحن حرف زدن را دست‌کم می‌گیرید. هر کسی که حرف بزند، چه زن و چه مرد، لحن صحبت اگر آمیخته با کمی منفی‌گرایی باشد، مطمئناً ایجاد مشکل خواهد کرد.

اگر نگرانی دارید، آنها را به طریقی احترام‌آمیز به زبان آورید، نه به طریقی آزرده‌خاطر و کلافه.

به هر ترتیبی که شده، چیزی که اذیتتان می‌کند را در میان بگذارید. اما این کار را به طریقی انجام دهید که بتوانید به راه‌حل برسید نه اینکه راه‌حل را از شما دورتر کند.

 

آیا والدین روی فرزندشان بنزین می ریزند و آنها را می سوزانند؟

بچه هایتان را جهنمی نکنید. اگر دختر و پسرتان گفتند ما مراسم گناه آلود می خواهیم، قبول نکنید. چون با قبول این کار، بچه هایتان را می سوزانید. اگر بچه ای به مادرش بگوید من را آتش بزن، آیا مادر این کار را می کند؟ حتی اگر مادر بی رحمی باشد، این کار را نمی کند. ممکن است دولت بچه شما را بگیرد و بگوید این فرزند شما جنایت کرده و باید سوزانده شود، اعدام شود، اما اگر او را بدهد به دست پدر و مادر، آنها هیچ وقت روی فرزندشان بنزین نمی ریزند و او را نمی سوزانند. اما با این همه، ما دقیقاً همین کارها را با آوردن سی دی مبتذل، با آوردن اینترنت و ماهواره با فرزندان مان می کنیم. بدون هیچ کنترلی این وسایل را در دسترس شان قرار می دهیم.

شما بعنوان والدین باید بلند شوی با فرزندت بروی مغازه و برایش انتخاب کنی. همینطوری پول نده هر چه خواست بخرد. باید مراقبت کنی. آیا شما به فرزندتان مثلا ۵۰ هزار تومان می دهید که برود و گوشت بخرد؟ می گویی: نه. سر بچه کلاه می گذارند؛ خودم باید بروم گوشت بخرم. گوشت یک چیز دیگر است؛ پودر لباسشویی نیست که بگویم از این پودر بخر.

اما همین والدین وقتی غذای روح می خواهد برای فرزندش بخرد، می بینید که چه مزخرفاتی را انتخاب می کند و بچه را آلوده می کند. من چند وقت پیش رفتم خودم یک اسباب بازیِ جنگی گرفتم برای بچه ی خودم که فقط جنگی باشد. علاقه به یک اسباب بازی جنگی داشت. رفتم یک چیز جنگی گرفتم که برای روحیه اش خوب باشد. اما بعد دیدم که وسط همین چیز جنگی چیزی آمد که ما اصلاً فکرش را هم نمی کردیم. چیزی که بنیان تفکر بچه را متزلزل می کند.

پس والدین باید دقت کنند همان گونه که برای غذای طبیعی فرزندان شان دقت می کنند که آلوده نباشد، غذای روح نیز باید پاک باشد.

 برگرفته ازسلسله مباحث استاد شجاعی

 

   Image result for ‫عکس رحلت حضرت رسول اکرم‬‎

اهمیت رعایت نوبت

روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال استراحت بود.

فرزندشان امام حسن (علیه السلام) آب خواستند.

حضرت نیز قدری شیر دوشید و کاسه شیر را به دست او دادند.

در این حال، امام حسین (علیه السلام) از جای خود بلند شد تا شیر را بگیرد، اما رسول خدا شیر را به امام حسن (علیه السلام)‌ دادند.

حضرت فاطمه (علیها السلام) که این منظره را تماشا می کرد فرمود :ای پیامبر خدا، گویا حسن را بیشتر دوست داری؟

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پاسخ داد : این چنین که می گویی نیست.

علت دفاع من از حسن حق تقدم اوست، زیرا زودتر آب خواسته بود.

باید نوبت را رعایت کرد.

منابع:

📚 بحارالانوار، جلد 43، صفحه 283

📚 مناقب آل ابی طالب،‌ جلد 3، صفحه 156

باید یگانه شد

....پیر زن خوش اخلاق بود. به او ننه می‌گفتیم. با این که اتاق کوچکی هم برای او مهیا بود. در گوشه حیاط زیر درخت پتو می‌انداخت و چای درست می‌کرد. تابستان بود...

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:  یک زمانی یک نفر کارگر زن برایمان زراعت می کرد. از مازندران آمده بود. پیر زن خوش اخلاق بود. به او ننه می‌گفتیم. با این که اتاق کوچکی هم برای او مهیا بود. در گوشه حیاط زیر درخت پتو می‌انداخت و چای درست می‌کرد. تابستان بود. من هم خوشم می‌آمد. می‌رفتم پهلوی او چای می‌خوردم. گاهی هم مادرم برایش چای می‌آورد.

یک وقت آخر سال بود می‌خواستم مرخصش کنم. گفتم: ننه جون بیا حسابت را بکنم پولت را بدهم. روزی سه ریال می‌گرفت. گفت: الان وقت رفتن نیست. گفتم: چرا ننه؟ گفت: هنوز تخم خیارهامان را نگرفتیم. دیدم دو سه سال تابستان‌ها که آمده است برای ما کار می‌کند می‌گوید: تخم خیارهامان را. نمی‌گوید: تخم خیارهای شما را. یعنی با ما قاطی شده است.

معلوم بود این مطلب را برای طمع پول نمی‌گوید، بلکه یگانه شده بود. می‌خواست کارها را به خودش نسبت بدهد. ما هم ناچار شدیم نگهش داریم. دیدیم کسی را که این طور یگانه شده است نمی‌توان جوابش کرد.

نگاهی به رفیقم کردم و گفتم: سه سال است از ماه دوم بهار تا پاییز آمده این جا با ما یگانه شده است، ولی هفتاد سال است که خدا ما را آفریده است، بنده خداییم، هنوز با خدا یگانه  نیستیم.

ان شاء الله با محمد و آل محمد(ص) یگانه شویم. خودت را از آنها بدان و مال آنها. کارهای آنها را به خودتان نسبت بدهید. شما می‌گویید: من غلام آل محمدم یا کنیز آل محمدم. هرچه می‌خواهی بگو، ولی بدان خیلی به آنها نزدیکی. اگر یک جا آنها گفتند: تو مال خودمان هستی حرف نزن. اگر شما هم گفتی: من مال شما هستم، آنها چیزی نمی‌گویند.(کتاب طوبی محبت ص 176)

 

سه مطلب برای موفقیت در کارها

 

امام صادق علیه السّلام فرمودند: کُلُّ ذی‌صَناعَةٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ: و هُوَ اَن یَکُونَ حاذِقاً بِعِلْمٍ مُؤَدّیاً لِلْاَمانَةِ فیهِ، مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ؛ هر اهل فنی برای موفقیت در کسب و کار خود (که کارش بگیرد) به سه مطلب نیازمند است: 1- تخصص و باهوشی در فن و حرفه مورد نظر. 2- امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند. 3- با کارفرما و صاحب کار، خوش‌برخورد و خوش‌قلب باشد.(بحار الأنوار، ج75، ح235)

 

Image result for ‫تصاویر سبک زندگی اسلامی‬‎

چگونه سبک زندگیمان اسلامی می شود؟!


عنوان بحثی که پیرامون آن صحبت می کنیم سبک زندگی، شیوه زندگی و چگونه زیستن است. در این چگونگی یک معنای متفاوت به چشم بخورد. دلی که اینگونه زیستن را انتخاب می کند سرشار از آرامش و امید باشد. انسان هایی... که خودشان را قبول دارند و نسبت به دانشجویی و معلمیشان و نسبت به کاسبی و رفاقت شان تردید و سرزنش و خود زنی های درونی ندارند این ها چه ویژگی هایی دارند؟ از سبک زندگی خودشان احساس شادی می کنند؟

عن قریب است که از ما خبری نیست    /    شیشه بشکسته و می ریخته و ساقی نیست

جمله ای از امام حسین است که در دعای عرفه می فرماید: خدایا هر که تو را گم کرده چه پیدا کرده و هر که تو را پیدا کرده چه چیزی را گم کرده است معنایش آن می شود که کسی که با خدا نیست به تعبیری عرفی، من بی همه چیز است، مهم این نیست که چه چیزی داشته باشد مهم این است که چیز هایی که دارد چیزی به حساب نمی آید مگر در تخیل خودش برای این ها یک اعتبار قائل می شود.

قرآن کریم می فرماید: «ان الانسان لیتقی ان رئاه استغنی» انسان ها سر از طغیان در نمی آورند اگر خود را بی نیاز بپندارند. بی نیاز که نمی شود اما یک قدرت تخیل، خدا به او داده که جزء ابزار سلوک او بوده که اگر خوب استفاده کند ممکن است راجع به خودش خیالاتی شود ممکن است کسی در اثر تخیل، خودش را در مرزهای خوشبختی بداند اما حقیقت این است که اگر پرده بیفتد نه تو مانی و نه من. اگر با معیار های واقعی بخواهد خودش را ارزیابی کند به این نتیجه می رسد که به یک سبک زندگی موفقی نرسیده است