موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

۵۵ مطلب با موضوع «فرهنگی :: سبک زندگی» ثبت شده است


غیبت چیست؟

بسیاری از افراد وقتی به آنها گفته می شود غیبت نکنید، می گویند : جلوی خودش هم میگویم ،من که ترسی از گفتن در حضور او ندارم . یا می گویند : من که دروغ نمی گویم؛ این عیب در او هست و همه می دانند. و اینها نشان از این است که بسیاری از افراد نمی دانند غیبت چیست و لازم است تعریف غیبت، تبیین شود.
غیبت چنانکه رسول مکرم اسلام فرمودند: گفتن چیزی که مومنی کراهت دارد و بدش می آید در غیاب او است.
مثل ما فى مجالس الشیخ فى حدیث ابى الاسود فى وصیة النبى، صلى الله علیه و آله، لابى ذر، رضوان الله علیه. و فیه: قلت: یا رسول الله، ما الغیبة؟ قال: ذکرک اخاک بما یکره. قلت: یا رسول الله، فان کان فیه الذى یذکر به؟ قال: اعلم، انک اذا ذکرته بما هو فیه، فقد اغتبته، و اذا ذکرته بما لیس فیه، فقد بهته. (1)
حضرت ابى ذر گوید: گفتم اى رسول خدا، چیست غیبت؟ فرمود: "ذکر تو است برادر خود را به چیزى که مکروه است. " گفتم "یا رسول الله، اگر باشد در او آنچه ذکر شده، غیبت است؟ " فرمود: "اگر باشد غیبت است، و اگر نباشد تهمت است. "
منبع:

1- وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۵۹۸ ابواب احکام العشره باب ۱۵۲، حدیث ۹.



پنج نفری  که شیطان را بیچاره کرده‌اند!؟

 امام صادق(ع) فرمود:

 شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند:

کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام کارها توکل به او کند.

کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.

کسی که هرچه برای خویشتن می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.

کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.

وکسی که به آنچه خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم  و غصه نخورد.

منابع:

جامع احادیث شیعه، ج14، ص144-سفینه، ج1، ص484-احادیث الطلاب، ح2804-الخصال، ج1، ص285-مشکاه الانوار، ص83-بحارالانوار، ج63، ص248-روضه الواعظین، ج2، ص3

تأثیر محیط زندگی در شادی انسان

شادی و شادزیستن موضوع تخصصی و جدی است و باید با آن تخصصی برخورد شود. محل زندگی اعم از محیط و فضای شهر و جامعه و فضای داخل منزل از عوامل مهم و تأثیرگذار در شادی انسان هستند.

نبی اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:«لاخَیرَ فِی الوَطَنِ إلاّ مَعَ الأمنِ وَ السُّرور؛ خیرى نیست در وطن مگر با امنیّت و شادمانی.» 

شرح حدیث

وطن و کشور، جایی که ما در آن استقرار پیدا می کنیم، باید دارای دو خاصیت باشد در غیر اینصورت جای مناسبی برای زندگی نیست. یکی امنیت و دیگر شادی است. کشور ما الحمدلله جزء کشورهایی است که به برکت خون شهدا، اخلاق و ایمان مردم از امنیت خیلی بالایی برخوردار است.

اما مقوله ی دوم که موضوع بحث ما است، شادی است. حضرت می فرماید: جایی زندگی کنید که محیط غم انگیز، غم ساز نباشد. عواملی وجود دارند که باعث غم انگیز شدن یک محیط می شوند، مثل عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، محیطی و ... .

گاهی فضای خانه غم انگیز است، مثل بی سلیقگی و بی ذوقی در دکوراسیون منزل، به کار بردن رنگ نامناسب. انتخاب بعضی رنگها سلیقه ای است، اما کاربرد بعضی از رنگها واقعاً قاعده و روانشناسی خاص خودش را دارد که باید در جای مناسب خودش استفاده شود. مثلاً ممکن است، فردی در منزلی زندگی کند که رنگ آن هماهنگی با سلیقه ی او ندارد، لذا او همیشه افسرده و غمگین است.

اگر فردی تشخیص می دهد که با جابه جا کردن منزل، یا رفتن از محله ای به محله ی دیگر، یا تغییر شهر و مکان زندگی حالش خوب می شود و احساس شادی می کند، باید اقدام به این کار نماید. انسان هایی که شجاعت ایجاد تغییر را ندارند، محکوم به غصه خوردن می شوند.

 

12خصلت سفره غذا درگفتار امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن مجتبی‌ علیه‌السلام ، 12خصلت برای سفره غذا ذکر کردند:

الإمامُ الحسنُ علیه السلام :فِی المَائدةِ اثْنَتَا عَشرَةَ خَصْلَةً یَجِبُ عَلى کُلِّ مُسْلِمٍ أنْ یَعْرِفَهَا : أرْبَعٌ مِنْها فَرْضٌ ، وَ أرْبَعٌ سُنَّةٌ، و أرْبَعٌ تأدِیبٌ.
فَأمَّا الفَرْضُ : فَالمَعْرِفَةُ ، وَ الرِّضَا ، وَ التَّسْمِیَةُ ، وَ الشُّکْرُ .
وَ أمَّا السُّنَّةُ : فَالوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ ، و الجُلُوسُ عَلَى الجَانِبِ الأیْسَرِ ، و الأکْلُ بِثَلاثِ أصَابِعَ ، وَ لَعْقُ الأصَابِعِ.
وَ أمّا التَّأدِیبُ : فَالأکْلُ مِمَّا یَلِیکَ ، وَ تَصْغِیرُ اللُّقْمَةِ ، وَ تَجْوِیدُ المَضْغِ ، وَ قِلّةُ النّظَرِ فِی وُجُوهِ النّاسِ .

 (میزان الحکمه ج1، ص124)


ترجمه حدیث : امام حسن علیه السلام :سفره دوازده رسم دارد که هر مسلمانى باید آنها را بداند: چهار تاى آنها لازم ، چهار تا خوب و چهار تا ادب استآن چهار تا که لازمند : معرفت، خشنودى، نام خدا بر زبان آوردن و شکرگزارى استآن چهار که خوب است: دست شستن پیش از غذا خوردن، نشستن بر طرف چپ، خوردن با سه انگشت [ و نه دو انگشت] و لیسیدن انگشتهاستاما آن چهار که از باب رعایت ادب است : خوردن از [غذاى ]جلوى خود، کوچک گرفتن لقمه، خوب جویدن غذا و کمتر نگریستن به صورت دیگران.


شرح حدیث:معرفت اینکه ما بدانیم این غذایی که داریم می‌خوریم از جانب خداوند تبارک‌ وتعالی است، نه این، بلکه همه چیز. یعنی کمال انسان به این است که متوجه باشد که هرچه که نصیبش می‌شود از طرف خداوند است "لامؤثر الوجود الا الله"، "ولاحول و لاقوّة الا بالله"، "الحمدلله"، یعنی خودش را نبیند.

"التَّسْمِیَةُ" یعنی به یاد خدا باشد، سر سفره خداوند هستند و به نام خداوند شروع می‌کنم و می‌خورم، در روایت داریم کسی که "بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم" نمی‌گوید تا آن موقعی که دارد غذا می‌خورد از سوی ملائکه مورد لعنت قرار می‌گیرد، یادش باشد که حضرت این را فرض گرفته که هر کس می خواهد غذا بخورد نام خدا را به زبان بیاورد و غذا خوردن را به نام خداوند شروع کند این به نام خدا خیلی اثرات دارد وقتی شخص به نام خدا می خورد، غذا خوردنش جهت‌دار است یعنی غذا نمی خورد، برای اینکه لذتی برده باشد. غذایی نمی خورد برای اینکه کیفی کرده باشد. اهمیتی که به اسم خدا می‌دهیم در ادامه غذا هم  به ما کمک خواهد کرد که مبغوض خداوند نشویم

سه خصلت مؤمن

امام رضا علیه السلام فرمودند:

مؤمن‌ ، مؤمن‌ واقعى‌ نیست‌ ، مگر آن‌ که‌ سه‌ خصلت‌ در او باشد : سنتى‌ از پروردگارش‌ و سنتى‌ از پیامبرش‌ و سنتى‌ از امامش‌ . اما سنت‌ پروردگارش‌ ، پوشاندن‌ راز خود است‌ ، اما سنت‌ پیغمبرش‌ ، مدارا و نرم‌ رفتارى‌ با مردم‌ است‌ ، اما سنت‌ امامش‌ صبر کردن‌ در زمان‌ تنگدستى‌ و پریشان‌ حالى‌ است‌.(اصول‌ کافى‌ ، ج‌ 3 ، ص‌ 339)