مقام محمود یعنی مقدم دانستن اهل بیت علیهم السلام و یاری
آنها بر خواسته هایمان
از عوامل زمینه ساز برای کسب مقام محمود این است که یاری اهل بیت (علیهم السلام) را مهمتر از خواسته های خودمان بدانیم.
معصوم (علیه السلام) به ما یاد می دهد که بگوییم:«وَ مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی = مقدّم کننده شما قبل از خواسته ام و حاجاتم و اراده ام در همه احوال و امورم هستم.»
امام هادی (علیه السلام) می فرماید: تو زمانی با ما هستی که همه ی احوال و امور، ما را جلوتر از همه ی خواسته هایت بدانی. یعنی اگر می خواهی به مقام محمود برسی بدانی که مقام محمود همان هزار پله ای است که در آخرین پله ی آن حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) نشسته اند و امیرالمومنین (علیه السلام) در پله پایین تر و تا پایین این پله ادامه دارد و هم اکنون در دنیا هست.
قیامت و آن صحنه محشر همین الان هست و این پله برافراشته شده است. پس برو و خود را به این مقام برسان. برو و از لابلای جمعیت میلیاردی آدم ها خودت را به آنجا برسان. صحنه محشر شلوغ است و در آن میلیاردها انسان حاضر می شوند. آنجا به سختی می توانی از لابه لای جمعیت رد بشوی؛ آنجا دیگر نمی شود رد بشوی. الآن باید قدرت رسیدن به آنجا را کسب کنی. دیده اید جاهایی که شلوغ است و انسان می خواهد رد بشود، مثلاً در مکه می خواهید دست به حجر بزنید، مگر می توانید بروید؟ استخوان هایتان در میان جمعیت خرد می شود. بنابراین، اگر در اینجا خودت را به آن مقام نرسانده باشی، در صحنه محشر که شلوغ است، محال است انسان بتواند به آن مقام برسد.
پس ما باید درهمین دنیا مقامات مورد پسند خدا و اهل بیت (علیهم السلام) را کسب کنیم. در همین دنیا باید بگوییم:«مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیَتِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ وَ مُسَلِّمٌ فِیهِ مَعَکُمْ وَ قَلْبِی لَکُمْ مُسَلِّمٌ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ = به نهان و آشکارتان، و حاضر و غائبتان و اوّل و آخرتان ایمان دارم و در همه این امور، واگذارنده کار به شمایم و در همه اینها به همراه شما و تسلیم شمایم؛ دلم تسلیم شماست؛ رأیم تابع شماست و یارى ام براى شما مهیّاست.»
وقتی دراین دعا می خوانیم:«من تابع شما هستم و یاری من آماده است برای شما»؛ یعنی امکان ندارد من کاری بتوانم برای شما بکنم و انجام ندهم. اگر برای امام زمان لازم باشد که هزینه کنی، باید هزینه کنی.
گاهی می بینیم افرادی را که بلندگو به دست می گیرند و در کوچه و خیابان در مورد اهل بیت شعر و غزلی می خوانند و پولی هم می گیرند. یک آقایی بود، خیلی با عشق و علاقه می رفت به این جور افراد پول می داد و می گفت من به مستحق بودن و نبودنش کار ندارم. وقتی در این کوچه ها اسم معشوق مرا می آورد، همین برایم مهم است. بعد می گفت: من آن قدر به حضرت ارادت ندارم که بروم اسم معشوقم را این طوری در کوچه صدا بزنم. همین که او می تواند این کار را انجام بدهد من خوشحالم و به او پول می دهم.
مجنون از کسی پرسید: «لیلی کجاست؟» گفت: من اگر آدرس بدهم می روی؟ گفت: بله وخیلی به او پول می دهم. او به دروغ به مجنون گفت: لیلی آنجاست. کسی به مجنون گفت او دروغ می گوید. مجنون گفت: می دانم دروغ می گوید؛ برای دروغش به او پول دادم؛ اگر راست می گفت که جانم را می دادم. احساس و عشق آدمها را ببین: مثلاً کسی می گوید:آقا بیا این پول را بگیر و یک روضه ی علی اکبر برایم بخوان تا با اسمش صفا کنم. چه کار دارم مستحق است یا نیست. عاشقی این گونه است.