موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

۴۳ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است



مزاج شناسی - چگونه مزاج خود را بشناسیم؟

هر انسانی بطور سرشتی و ژنتیکی دارای طبیعتی است که یا سرد و یا گرم . طبیعت گرم یعنی فرد گرمایی است ( تحمل گرما را ندارد و هوای خنک برای وی مناسب تر است ) در زمستان لباس کم می پوشد . آب زیاد می خورد. میل به خنکی ها و غذاهای سرد  نظیر ماست و خیار و ترشی دارد. در صورت مصرف غذاهای گرم نظیر عسل و خرما و دارچین ، بدن او دچار التهاب شده و ممکن است جوش و خارش و کهیر پیدا کند. صورت او سرخ و بدن و دستشان داغ است . پر انرژی است . طبیعت سرد یعنی فرد سرمایی است ( تحمل سرما را ندارد و هوای گرم برای وی مناسب تر است ) در زمستان لباس زیاد می پوشد آب کم می خورد. میل به گرمی ها و غذاهای گرم نظیر عسل و کنجد ، زنجبیل و شیرینی ها دارد. در صورت مصرف غذاهای سرد نظیر ماست ، خیار ، دوغ ، گوشت گوساله دچار ناراحتی هایی نظیر آبریزش دهان ، پرخوابی ، درد اندام ها و استخوان درد ، سستی عضلات و کسالت و بی حالی و بی حوصلگی خواهد شد. به غیر از گرمی و سردی طبیعت خشکی و تری هم داریم . امتزاج خشکی و تری و گرمی و سردی صفات اخلاط چهارگانه را تشکیل خواهند داد.

اخلاط چهارگانه ترکیباتی هستند سیال و مایع که بدینگونه شکل می گیرند:مشکل درد و بیماری از آن جا آغاز می گردد که یک یا چند خلط بیش از حد معمول و طبیعی اش در یک یا چند عضو انباشته شوند یا اینکه کیفیت آنها ضایع شده و به اصطلاح خلط فاسد تشکیل شود، به عنوان مثال افزایش خلط بلغم سردی و تری در مرکز حافظه باعث کاهش آن و درنهایت باعث افزایش دائم فراموشی آلزایمر می شود.

علائم مزاج های مختلف :


غفلت از امام زمان در کمین ماست.


غفلت، در چند قدمی ماست، و این درحالی است که ما تصور می‌­کنیم زندگی خوبی را می‌­گذرانیم و در حال حرکت و رشد به سوی الله هستیم. اما غفلت و عوامل آن، ما را احاطه نموده‌ است. امروز، آخرین مظهر خداوند در زمین آواره و تنها و طردشده است.


امام زمان، ملاکِ دین در مسیر صراط مستقیم است. یعنی امام زمان هر کس، صراط مستقیم اوست. اگر کسی در صراط مستقیم، بطور صحیح حرکت کند. باید روز به روز به امام زمانش نزدیک‌تر شود. روز به روز بیشتر به یاری او درآمده و برای رفع موانع ظهورش تلاش کند. این که کسی نسبت و فاصله‌اش را با امام عصر ثابت نگه دارد، امّا روز به روز بر حجم عبادات دیگرش مثل روزه، نماز، حج و ... بیفزاید، حرکت او در صراط، حرکت صحیحی نیست. یعنی ممکن است کسی سالیان دراز عبادت کند، امّا فقط با بخش طبیعی‌ و حیوانی یا جنسی خود(مرد یا زن)  به دینداری بپردازد.

یاری امام زمان، یک امر حقیقی است، و نزدیک شدن به ایشان، بدون رسیدن به مقام یاری ایشان، حاصل نمی‌شود. سربازی امام زمان، کار آسانی نیست و مجاهدت علمی و عملی می‌خواهد. سربازی امام زمان، یعنی سربازیِ کسی که قرار است زمین را به سعادت برساند. و این مستلزم خودسازی، سلوک جدّی و تمرین‌های مداوم و مکرر است.

اگر روز به روز از امام زمان (علیه­السلام) دورتر می‌شویم، از او فاصله می‌گیریم و از او و دردِ هزار و صد و چند ساله‌اش غافلیم، یعنی این که حرکتی کاملاً غیر اصولی و اشتباه را در صراط می‌پیماییم و به جای تشبّه به الله، هر لحظه از او دورتر می‌شویم. در این صورت، حتماً عاشق کمالات وجودی خود طبیعی مان شده‌ایم و به جای سیر و حرکت به سوی امام زمان، در وجود خودمان سیر می‌کنیم. فراموش نکنیم که اگر ملاک‌های ریاضی قرآن را جدّی نگیریم، حتماً روز به روز از الله دورتر خواهیم شد.

 

بیعت با امام زمان علیه السلام‏‏، عهدی فطری است.      

طبق آیه 177 سوره مبارکه بقره «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَهَدُوا= و کسانیند که به عهد خود وقتی عهدی می بندند وفا می کنند». عهدها چند جور هستند: اول؛ عهدی است که انسان با دیگران دارد که حق الناس است و دیگری عهدی که خداوند تبارک و تعالی دارد که چند نوع عهد هستند: عهد و میثاق فطری برای عبادت خدا، میثاق فطری برای مخالفت کردن با شیطان.

یکی از میثاق های الهی که خداوند تبارک و تعالی از ما گرفته است، امامت است. در زیارت آل یاسین می‌خوانیم: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِیثاقَ اللهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ= سلام بر تو ای کسی که میثاق الهی هستی و خدا به این پیمان تأکید کرده است» در این زیارت‏، از ما این میثاق گرفته شده و روی آن تاکید شده است.

تمام صفات جمال و جلال الهی را این آقا دارد. او میثاق خداست. آنقدر تأکید خدا روی امام زمان زیاد است که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً= هر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است». شناخت به این نیست که ما بگوییم پسر امام حسن عسکری علیه السلام و نرجس خاتون است. این ها را یهودی ها هم می دانند.

امام نماینده خداست. یعنی خدا را به تو نشان می‌دهد. مگر نمی خواهی خدا را ببینی و با او ارتباط داشته باشی؟ پس با او بیعت کن. اگر می خواهی با خدا ارتباط داشته باشی، بدون این آقا امکان ندارد کسی به خدا وصل شود.

میثاق و عهدی که نسبت به پدر و مادر داریم، این میثاق و عهد، فطری و الهی و انسانی است. ولی ما امام زمان را جزء قیودی که خدا اخذ کرده نمی دانیم. برای همین هم در برنامه ریزی های شبانه روزی ما امام زمان جایی ندارد. یک دغدغه برای ما نیست.

امام زمان در زندگیتان چقدر تأثیرگذار است؟ یعنی در روابط و زندگی و خوش آمدن و بد آمدن هایتان روابطی که برقرارمی کنید؛ نوع برنامه های زندگی تان چقدر موثر است؟ چقدر در زندگی شما وجود این آقا سایه انداخته است؟

تو با امام زمان چه رابطه ای داشته ای؟

  اگر خودت را نسبت به این عهد و میثاق الهی مسئول بدانی، هم شادتر در دنیا زندگی می کنی و هم شاد از این دنیا خواهی رفت.

در سوره اسراء‏ آیه 34 می فرماید: «إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولًا= از این عهد سوال می کنند. همانطور که از پدر و مادر‏ فرزند‏ خانواده سوال می کنند‏‏ از امام که یک عهد درونی و فطری هست سوال می کنند.

 ما نباید به این وضعیت امام زمان از تنهایی اش، آوارگی اش، غصه هایش و اضطرابش راضی باشیم. امام باقر  (علیه السلام) فرمود: مضطر در آیه «اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ= وجود مقدس امام زمان علیه السلام است». خوب ما چه جوری وجدانمان را راحت بکنیم و سراغ زندگی های عادی خودمان برویم. این بی رحمی و قساوت نیست؟ بعضی ها فکر می کنند کار برای امام زمان یک کار مستحبی است. می­گوید حالا واجبات­مان را برسیم. درحالی که وقت گذاری برای امام زمان جزء اوجب واجبات است.

سوال

من می خواهم کاشت ناخن انجام دهم ولی نمی دانم این کار برای گرفتن وضو و غسل اشکالی به وجود می آورد یا خیر ؟ در جاهای مختلف چیزهای زیادی شنیدم بعضی ها می گویند باید نیت جبیره کنی ولی من این کار را فقط برای زیبایی می خواهم انجام دهم و اصلا نمیدانم میشود باز هم جبیره گرفت و یا نمیدانم نیت جبیره و یا وضو و غسل جبیره چگونه است. یعنی من دائما اینطور وضو و یا غسل کنم و آیا قضا حساب می شود ممنونم اگر توضیح کامل بدهید.

پاسخ

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله)

جواب برخی از بانوان بخاطر نداشتن ناخن یا زیباتر شدن آن و... اقدام به کاشت ناخن میکنند که موجب اشکالاتی برای وضو یا غسلشان میشود. و مؤمن متشرع باید خواسته های خودش را در چارچوب شرع قرار دهد تا توفیقات الهی از او دریغ نشود.

 ۱- کاشت ناخن فى نفسه اشکال ندارد و با فرض صدق زینت، باید از نامحرم پوشانده شود.

۲- در صورت کاشت ناخن، براى وضو و غسل باید مانع ـ ولو با صرف هزینه ممکن ـ برطرف گردد و چنانچه می‌داند امکان برطرف‌کردن آن نیست و یا رفع آن با مشقّت غیر قابل تحمّل همراه بوده و یا ضرر قابل توجهى دارد، در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به این کار (کاشت ناخن) کند و وضو و غسل‌هاى بعدى را باید به ‌صورت جبیره انجام دهد (یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید)؛ اما در صورتى که امکان برطرف کردن آن ـ ولو در روز‌های بعد ـ باشد و برطرف نکند، وضو و غسل جبیره باطل خواهد بود.

حضرت آیت الله العظمی بهجت (قدّس سرّه):

۱- شخصى که اصلاً ناخن ندارد و مى خواهد ناخن مصنوعى بکارد، آن ناخن جزو بدن او نمى شود، چون رشد و نموّ ندارد و از اوّل این کاشتن جایز نیست، چون اضطرار ندارد.

۲- در وضو و غسل اشکال پیدا مى شود و در داخل وقت نماز، ضایع نمودن امر واجب محسوب مى شود و قبل از وقت نماز هم خلاف احتیاط است؛ ولى اگر این کار را کرد و هنگام وضو یا غسل امکان بیرون آوردنِ آن نبود، باید در مسح و غسل عمل به جبیره کند.

حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدّظلّه):

غسل و وضو با چیزی که مانع از وصول آب می شود صحیح نیست و ناگزیر باید آنها را برای انجام غسل و وضوی صحیح زایل و پاک کرد و قصد آرایش، مجوّز چنان کاری نمی شود.

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدّظلّه):

کاشتن ناخن به صورتی که برای وضو و غسل نتوانند آن را بردارند اشکال دارد ولی چنانچه شخصی مرتکب این عمل شده باشد، در صورت امکان، ناخن مصنوعی را بردارد و وضو و غسل به نحو معمول انجام شود و در صورت عدم امکان برداشتن ناخن، با همان حال وضو و غسل به عنوان جبیره انجام شود و احتیاطاً تیمّم هم کند.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظلّه):

کاشت ناخن مانع رسیدن آب به عضو می شود و وضو و غسل با آن باطل است. یاحقّ.

حکم اکستنشن مژه(کاشت مژه مصنوعی) چیست؟

🌷حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):

اگر درآوردنش هنگام وضو و غسل برای او ممکن بوده و حرج و مشقت نداشته باشد، وضو و غسل با وجود چنین مانعى باطل است و اگر درآوردنش ممکن نباشد و یا همراه با حرج و مشقت باشد، ایجاد چنین مانعى که موجب تبدّل وظیفه وضو و غسل به وضو و غسل جبیره‌اى مى‌شود، چنانچه در غیر وقت نماز باشد، مانع ندارد ولى در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد سپس مبادرت به ایجاد مانع نماید، و چنانچه نتواند در وقت وضو یا غسل آن مانع را برطرف کند و یا بر طرف کردن مانع حرج و مشقت داشته باشد، باید به وظیفه غسل و وضوى جبیره‌اى عمل کند؛ یعنى با دست مرطوب مانع را مسح نماید.

🌷حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

در صورتی که مانع رسیدن آب به بدن نباشد اشکالی ندارد و اگر مانع باشد تنها در صورت ضرورت جایز است، و در این صورت حکم جبیره دارد.

🌷حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):

اگر مانع رسیدن آب به مژه‌ها هر چند به نحو جزئی شود جایز نیست.

🌷حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):

چنانچه مانع وصول آب به پوست و مواضع غسل یا وضو باشد اشکال دارد و برای غسل یا وضو باید ازاله شود.

🌷حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):

چنانچه توسط نامحرم بوده و یا مانع از رسیدن آب در وضو و غسل به بدن باشد حرام است ولی در صورت ارتکاب، باید علاوه بر وضو و غسل جبیره‌ای احتیاطاً تیمم بدل از غسل یا وضو نیز بنماید.

🌷حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):

اگر چسب قسمت انتهای مژه را نگیرد و روی پوست نریزد مانع وضو و غسل نیست که البته فرض نادر یا غیر واقعی است. در غیر این صورت باید برای وضو و غسل مانع را برطرف کند و اگر امکان برطرف کردن آن وجود ندارد ویا موجب عسر وحرج می شود باید به وظیفه جبیره عمل کند. 

 استفتاء از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی،مکارم شیرازی، نوری همدانی، صافی گلپایگانی (مد ظلهم العالی)

مراحل تربیت فرزندان

 

اشاره : انسان موجودی است که از تولد تا بینهایت به سمت کمال مطلق سیر می کند .تحصیل اسباب و لوازم این کمال نیازمند پرورش قوا و استعدادهای او در طول حیات و در گرو دانش و بینش کافی متولیان امر تعلیم و تربیت از قوا و ساحت ابدی انسان و نحوه ی آماده سازی او برای یک زندگی همیشگی است . بحران های فکری، اخلاقی؛ جنگ ، جنایت و فساد و نیز ظلمی که امروزه انسان بر نفس خود و خدا و جامعه و طبیعت روا می دارد همگی از تربیت ناقص و بیمار او حکایت می کند.

 

راه چیست؟ و چاره کدام است؟

دین اسلام که تعالیم آسمانی اش بر فطرت پاک آدمی تکیه دارد،چاره کار را در تربیت فطری و پرورش ظرفیت نامحدود انسان که منبعث از نفخه ی الهی نهفته در وجود اوست می بیند و راه علاج تمامی ناهنجاریها را در تربیت دینی و اسلامی او پیشنهاد می کند. آشنایی با فنون‌تربیت کودک، نه تنها برای والدین بلکه برای همه‌ی افراد، امری ضروری است؛ چرا که هر انسانی با هر موقعیتی، حتماً با کودک یا کودکانی در ارتباط خواهد بود.

 

می‌دانیم که قطعاً نوع رفتار یک شخص در شخص دیگر تأثیر می‌گذارد و این تأثیر در خردسالان، در نحوه‌ی برخورد بزرگترها با آنها بیش‌تر خواهد بود.

 

نقش والدین در تأمین سلامت جسم و روح فرزند:

والدین می‌توانند در پنج عامل زیر، با نقش نسبی مادر ۵۵% و پدر ۴۵% مؤثر باشند:

۱- سلامت و زیبایی ۲- اخلاق ۳- دین ۴- هوش ۵- عقل

 

تفاوت هوش و عقل:

هوش ضریب کارایی مغز است و انسان می‌تواند از هوشش در هر دو سوی خیر و شر استفاده کند. اما عقل به معنی مصلحت اندیشی است. نیرویی که انسان به واسطه‌ی آن منافع و مصالح را از مضار تشخیص می‌دهد.

 

راههای تأثیر گذاری والدین در پنج عامل بالا:

۱- وراثت: مجموعه‌ی عواملی که در تخمک و اسپرم موجود بوده در هنگام لقاح به اشتراک گذاشته می‌شوند.

۲- محیط داخلی: همان محیط رحم مادر است که کودک دوران جنینی‌اش را در آن سپری کرده و از مادر تا حد زیادی تأثیر می‌پذیرد.

پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله و سلم» فرمودند:

السّعید من سَعِدَ فی بطن امّه و الشّقیُّ من شَقیَ فی بطن امّه؛خوشبخت کسی است که در شکم مادرش خوشبخت می‌شود و بدبخت کسی است که در شکم مادرش بدبخت می‌شود.

 

البته گاهی کودکی که از نظر وراثت و محیط داخلی شرایط مناسبی را طی نکرده، ممکن است بعد از تولد، تحت محیط خارجی سالم قرار گرفته و با‌ تربیتی صحیح به انسان بزرگی بدل شود. و بالعکس، محیط خارجی نامناسب، می‌تواند اثرات وراثت و محیط داخلی را خوب نابود کرده و کودک را به انسان فاسدی تبدیل کند.

 

مراحل‌تربیت فرزندان:

۱- قبل از بارداری ۲- دوران بارداری ۳- هفت سال اول(کودکی)

۴- هفت سال دوم (نوجوانی) ۵- هفت سال سوم(جوانی)

چون فرزند ما در زمان بارداری و ماههای اول تولد، تسلیم محض پدر و مادر بوده و هیچ مقاومتی از خود نشان نمی‌دهد، این دوره در شکل‌گیری شخصیت او از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است. پس باید قدرت و مهارت صورتگری را در خویش بالا ببریم.

 

دوران رحمی، دوران ساختن ارگان‌ها و اندام‌های ضروری برای زندگی دنیاست و این استعداد، تنها مختص همین مرحله می‌باشد. بطوریکه همه‌ی سلامتی و آرامشی را که ما برای تمام سالهای عمر به آن نیازمندیم، در این نه ماه رقم می‌خورد. با مقایسه این نسبت (رحم به به دنیا)، آسان‌تر درک می‌کنیم که چرا همان‌طور که یک ساعت تلاش در دنیا می‌تواند میلیاردها سال بهشت را در آخرت به دنبال داشته باشد.

 

البته باید بدانیم که اهمیت زمان در کسب قابلیت‌ها در مراحل مختلف بسیار متفاوت بوده و به این‌ترتیب می‌باشد:

بعد از تولد < بارداری < قبل از بارداری

طبق این طبقه بندی می‌توان گفت؛ یک ساعت تلاش پدر و مادر قبل از بارداری می‌تواند معادل ماهها تلاش در دوران بارداری و یا سالها زحمت بعد از تولد باشد.

 

برگرفته از سلسله مباحث تربیت فرزند


۶ اشتباه بزرگ خانم‌های متاهل در زندگی زناشویی

خانم‌های متاهل توجه کنید: چیزهایی که درمورد ازدواج نمی‌دانید ممکن است ایجاد مشکل کند.

بعنوان مثال، اگر برای موضوعاتی که می‌خواهید با شوهرتان حرف نزنید، او متوجه آن نخواهد شد. و طریقه حرف زدن شما درمورد مسائلتان هم ممکن است کارها را خراب‌تر کند.

ازدواج کردن کار ساده‌ای است. اما متاهل ماندن سخت‌ است. در زیر به توصیه‌های متخصصین درمورد اشتباهاتی که اکثر خانم‌ها در ازدواج مرتکب می‌شوند که باعث سست شدن پایه‌های زندگی‌شان می‌شود، اشاره می‌کنیم.

 

۱) همیشه سعی در راضی نگه داشتن شوهرتان دارید. بعضی از خانم‌ها برای چیزهایی که می‌خواهند سریع عقب می‌کشند. در چنین روابطی زن صرفاً یک وسیله برای شوهر است نه یک شریک کامل و برابر در ازدواج. این خانمها همه زندگی‌شان را وقف شوهرشان می‌کنند و چیزی برای خودشان باقی نمی‌گذارند.

بیشتر وقت‌ها دلیل این کارشان این است که از شروع دعوا و ناراحتی می‌ترسند و یا به طریقی ناخودآگاه تصور می‌کنند که برای حفظ یک رابطه، باید خواسته‌های خودشان را کنار بگذارند. این رفتار موجب خشمی می‌شود که بالاخره طغیان خواهد کرد.

راه‌حل چیست؟ دغدغه‌هایتان را، چه درمورد کار خانه باشد، چه تربیت بچه‌ها یا نگذراندن وقت کافی با شوهرتان یا برای خودتان، به طریقی منطقی مطرح کنید. مثلاً ممکن است شوهرتان دوست داشته باشد آخر هفته‌ها با دوستانش بیرون برود اما شما بخواهید که او وقتش را با خانواده‌اش بگذراند. می‌توانید این را با او مطرح کنید و به طریقی مسالمت‌آمیز راه‌حلی برای موضوع پیدا کنید.

 

۲) توقعاتتان را روشن بیان نمی‌کنید. زوج‌هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند، از همان ابتدای ازدواج توقعات و انتظارات خودشان را چه درمورد تقسیم کار، چه نگهداری بچه‌ها و چه درمورد مسایل مالی، برای هم روشن کرده‌اند. اما خیلی‌ها این بحث‌ها را در ابتدای ازدواج نداشته‌اند و طبق چیزی که در ذهنشان می‌گذرد عمل می‌کنند چون اینطور بزرگ شده‌اند و تصور می‌کنند که چیزی که برای آنها خوب است برای همسرشان هم قطعاً مفید خواهد بود. اگر انتظارات دو طرف متفاوت باشد و دو طرف دچار سوءتفاهم در این زمینه باشند، خشم و عصبانیتی در آنها ایجاد خواهد شد.

 

۳) لحن حرف زدن را دست‌کم می‌گیرید. هر کسی که حرف بزند، چه زن و چه مرد، لحن صحبت اگر آمیخته با کمی منفی‌گرایی باشد، مطمئناً ایجاد مشکل خواهد کرد.

اگر نگرانی دارید، آنها را به طریقی احترام‌آمیز به زبان آورید، نه به طریقی آزرده‌خاطر و کلافه.

به هر ترتیبی که شده، چیزی که اذیتتان می‌کند را در میان بگذارید. اما این کار را به طریقی انجام دهید که بتوانید به راه‌حل برسید نه اینکه راه‌حل را از شما دورتر کند.

ضرورت استغفار

استغفار لفظی هم خوب و هم مؤثر است ولی باید توأم با استغفار قلبی و درونی باشد، یعنی چنانکه زبان استغفار می کند، توجه قلبی و اصرار بر گناه نداشته باشد.

زبان ترجمان قلب است

زبان باز گوکننده حرف دل و باطن انسان است. یعنی نباید ذکر استغفار فقط لقلقه زبان باشد، بلکه توجه قلبی همراه آن لازم است. پس وقتی استغفار می کنیم، یعنی دیگر بنا نداریم به گناه ادامه بدهیم.

حضرت علی (علیه السلام) توبه را مقدمه استغفار دانسته و برای آن ۶ شرط بیان می فرماید:

اولین مرحله استغفار را پشیمانی ذکر کردند. یعنی خیال ادامه دادن نداشته باشیم، مرحله اگر حق اللهی به گردن داریم، قضا کنیم و اگر حق الناس (فردی یا اجتماعی) باید جبران شود و در ادامه فرمودند که تصمیم بر انجام گناه نداشته باشیم.

به قول امام رضا (علیه السلام): «اگر کسی قصد پشیمانی نداشته باشد خودش را مسخره کرده است». اساساً لذتی که از گناه بدست می آید یک عارضه بر نفس است که نفس دچار می شود والا انسان نباید استمرار بر گناه داشته باشد.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «به خدا قسم هیچ عملی از هیچ کس پذیرفته نمی شود درحالیکه به یکی از گناهان اصرار داشته باشد». مثل رعایت نکردن حجاب و اصرار بر آن، اصرار بر دیدنی یا شنیدنی های حرام، اصرار مردم آزاری و بداخلاقی و...  

در حالی که قرآن وقتی متقین را معرفی می کند، می گوید: متقین و مؤمنین هم دچار فحشا می شوند. «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ= آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند به یاد خدا می‏افتند، و برای گناهان خود طلب آمرزش می‏کنند» (سوره آل عمران/آیه 135) یعنی مؤمن  ممکن است پایش بلغزد ولی اصراری بر معصیت ندارد.

گناه عارضی است.حالت معمولی یک نفر مثل کسی که باید رعایت بهداشتش را کند. اگر بهداشت را رعایت نکرده و آلوده شد استحمام و شتشو می کند و بنا ندارد که همیشه در کثافات و آلودگی بماند. در روح هم همین طور است. انسان نباید با خدا بنای لجبازی داشته باشد. هر چی رساله گفت و دین دستور دارد باید عمل کند؛ چه در انجام واجبات و چه در ترک محرمات. اگر اشتباهی هم انجام داد با استغفار برطرف کند و لذا ما باید با خدا در صلح باشیم بنای لجبازی معصیت و گناه نداشته باشیم.

برای مؤمن در استغفار ترس از گناه وجود دارد. چون گناهش از روی لجبازی و عناد نیست. نفس و فطرتش گناه را پس می زند. خوش به حال کسی که در گناه حیا و ترس و عذاب وجدان دارد. او می تواند با چنین روحیه ای نجات پیدا کند.

    Image result for ‫دوچرخه سواری‬‎

دوچرخه سواری بانوان در ملاء عام

🔹آیةالله العظمی بهجت: هر چه زمینه  ساز فساد است، حرام است.

🔹آیةالله العظمی امام خامنه ای: دوچرخه‌سواری برای دختران و بانوان در مجامع عمومی و در منظر نامحرم موجب جلب نظر مردان و در معرض فتنه و به فساد کشیده شدن اجتماع و منافی با عفت بانوان است و لازم است ترک شود و در صورتی که در منظر نامحرم نباشد فی نفسه اشکال ندارد.

🔹آیةالله العظمی سیستانی: دوچرخه سواری زن در معرض دید نامحرم در صورتی که وضع زن تحریک کننده باشد، جایز نیست.

🔹آیةالله العظمی صافی گلپایگانی: دوچرخه سواری برای بانوان در منظر نامحرم حتی اگر با حجاب شرعی باشد دور از شخصیت زن مسلمان و متدینه است.

ورزش بانوان اگر در خانه یا مدرسه و در شرائط مصون از فتنه و نگاه نامحرم صرفاً برای ورزش و منافع بدنی آن باشد جایز است و تعلیم و تعلم آن هم در مدت کوتاهی فراهم می‌شود. اما برگزاری مسابقات ورزشی بانوان و ورزشهایی که صرفاً جنبه نمایشی و سنت‌شکنی دارد غیر از ابتذال برای زنان نتیجه‌ای ندارد و این سبکی را که بعضی به تقلید از اجانب و کفار و هم‌آهنگی با آنها و حتی شرکت در مسابقات با آنها ترویج می‌نمایند همه فتنه‌زا و فسادانگیز است و مظهر جالب غرب‌زدگی، همین تبلیغات و ترویجات و تشویقاتی است که از زنان به اصطلاح ورزشکار می‌شود که از آنها هم قهرمان بسازند. در زیر این ترویجها مطالب دیگر و مطالب فسادانگیز دارند و شخصیت اسلامی زن و التزام و پای‌بندی او را به چادر و عفت و حجاب و پارسایی و پاکدامنی وترک اختلاط با مردان اجنبی را هدف قرار داده‌اند...

اگر بانوان با ایمان و مردان مؤمن، هشیار و بیدار نباشند و خدای نخواسته به این صداهای ناهنجار جواب مثبت بدهند، صبح می‌کنیم در حالی که همه عزتهای اسلامی و استقلال اسلامی و هویت اسلامی خود را از دست داده و از سعادت دنیا و عقبی، محروم شده باشیم که البته با غیرت و استقامت و آگاهی و بصیرتی که الحمدلله زن و مرد مسلمان ما از خود نشان داده‌اند، بحول و قوه الهی شاهد چنین روزهای ذلّت‌بار نخواهیم بود.

🔹آیةالله العظمی مکارم شیرازی: با توجّه به پیامدهاى سوئى که دوچرخه سواری در برابر نامحرمان دارد، لازم است از آن پرهیز شود.

🔹آیةالله العظمی سبحانی: این قبیل کارها زمینه ساز گسترش گناه در جامعه است، از آن اجتناب شود.

 

آیا کسی که گناه کرده با کسی که معصیتی مرتکب نشده، با هم یکی هستند؟

 

در جواب باید گفت : خیر. همان طور که پیراهن نو با پیراهن کهنه حتی اتو هم شده باشد، متفاوتند و یکی نیستند. کسی که گناه نکرده با کسی که گناه و استغفار می کند، یکی نیست. اما به این معنا نیست کسی که گناه کرده نمی تواند جبران کند قطعا می تواند گذشته را جبران کند.  مثل کسانی که تا دقیقه آخر با امام حسین (علیه السلام) جنگیدند ولی غروب بعدازظهر به لشکر حضرت پیوستندند.

در روایت نقل شده: «گناهی که انسان را بشکند بهتر است از گناه خودشیفتگی که از انجام عبادت و کارهای حسنه برای او حاصل شود. اما نکته مهم این است گاهی گناه نکردن آدم ها عجب و خودشیفتگی می‌آورد که از انجام صد گناه بدتر است. مثل کسی که خودش حجاب دارد و بدحجاب را ناهنجار می داند و خودش را بالاتر از او می بیند. گناه این فکر از گناه بدحجاب به مراتب بیشتر و بالاتر است.

پس اگر استغفار درست انجام شود، عذابی وجود ندارد. انسان باید از این بترسد که مبادا از مسیر خدا منحرف شود.