موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

مراحل تربیت فرزندان

 

اشاره : انسان موجودی است که از تولد تا بینهایت به سمت کمال مطلق سیر می کند .تحصیل اسباب و لوازم این کمال نیازمند پرورش قوا و استعدادهای او در طول حیات و در گرو دانش و بینش کافی متولیان امر تعلیم و تربیت از قوا و ساحت ابدی انسان و نحوه ی آماده سازی او برای یک زندگی همیشگی است . بحران های فکری، اخلاقی؛ جنگ ، جنایت و فساد و نیز ظلمی که امروزه انسان بر نفس خود و خدا و جامعه و طبیعت روا می دارد همگی از تربیت ناقص و بیمار او حکایت می کند.

 

راه چیست؟ و چاره کدام است؟

دین اسلام که تعالیم آسمانی اش بر فطرت پاک آدمی تکیه دارد،چاره کار را در تربیت فطری و پرورش ظرفیت نامحدود انسان که منبعث از نفخه ی الهی نهفته در وجود اوست می بیند و راه علاج تمامی ناهنجاریها را در تربیت دینی و اسلامی او پیشنهاد می کند. آشنایی با فنون‌تربیت کودک، نه تنها برای والدین بلکه برای همه‌ی افراد، امری ضروری است؛ چرا که هر انسانی با هر موقعیتی، حتماً با کودک یا کودکانی در ارتباط خواهد بود.

 

می‌دانیم که قطعاً نوع رفتار یک شخص در شخص دیگر تأثیر می‌گذارد و این تأثیر در خردسالان، در نحوه‌ی برخورد بزرگترها با آنها بیش‌تر خواهد بود.

 

نقش والدین در تأمین سلامت جسم و روح فرزند:

والدین می‌توانند در پنج عامل زیر، با نقش نسبی مادر ۵۵% و پدر ۴۵% مؤثر باشند:

۱- سلامت و زیبایی ۲- اخلاق ۳- دین ۴- هوش ۵- عقل

 

تفاوت هوش و عقل:

هوش ضریب کارایی مغز است و انسان می‌تواند از هوشش در هر دو سوی خیر و شر استفاده کند. اما عقل به معنی مصلحت اندیشی است. نیرویی که انسان به واسطه‌ی آن منافع و مصالح را از مضار تشخیص می‌دهد.

 

راههای تأثیر گذاری والدین در پنج عامل بالا:

۱- وراثت: مجموعه‌ی عواملی که در تخمک و اسپرم موجود بوده در هنگام لقاح به اشتراک گذاشته می‌شوند.

۲- محیط داخلی: همان محیط رحم مادر است که کودک دوران جنینی‌اش را در آن سپری کرده و از مادر تا حد زیادی تأثیر می‌پذیرد.

پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله و سلم» فرمودند:

السّعید من سَعِدَ فی بطن امّه و الشّقیُّ من شَقیَ فی بطن امّه؛خوشبخت کسی است که در شکم مادرش خوشبخت می‌شود و بدبخت کسی است که در شکم مادرش بدبخت می‌شود.

 

البته گاهی کودکی که از نظر وراثت و محیط داخلی شرایط مناسبی را طی نکرده، ممکن است بعد از تولد، تحت محیط خارجی سالم قرار گرفته و با‌ تربیتی صحیح به انسان بزرگی بدل شود. و بالعکس، محیط خارجی نامناسب، می‌تواند اثرات وراثت و محیط داخلی را خوب نابود کرده و کودک را به انسان فاسدی تبدیل کند.

 

مراحل‌تربیت فرزندان:

۱- قبل از بارداری ۲- دوران بارداری ۳- هفت سال اول(کودکی)

۴- هفت سال دوم (نوجوانی) ۵- هفت سال سوم(جوانی)

چون فرزند ما در زمان بارداری و ماههای اول تولد، تسلیم محض پدر و مادر بوده و هیچ مقاومتی از خود نشان نمی‌دهد، این دوره در شکل‌گیری شخصیت او از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است. پس باید قدرت و مهارت صورتگری را در خویش بالا ببریم.

 

دوران رحمی، دوران ساختن ارگان‌ها و اندام‌های ضروری برای زندگی دنیاست و این استعداد، تنها مختص همین مرحله می‌باشد. بطوریکه همه‌ی سلامتی و آرامشی را که ما برای تمام سالهای عمر به آن نیازمندیم، در این نه ماه رقم می‌خورد. با مقایسه این نسبت (رحم به به دنیا)، آسان‌تر درک می‌کنیم که چرا همان‌طور که یک ساعت تلاش در دنیا می‌تواند میلیاردها سال بهشت را در آخرت به دنبال داشته باشد.

 

البته باید بدانیم که اهمیت زمان در کسب قابلیت‌ها در مراحل مختلف بسیار متفاوت بوده و به این‌ترتیب می‌باشد:

بعد از تولد < بارداری < قبل از بارداری

طبق این طبقه بندی می‌توان گفت؛ یک ساعت تلاش پدر و مادر قبل از بارداری می‌تواند معادل ماهها تلاش در دوران بارداری و یا سالها زحمت بعد از تولد باشد.

 

برگرفته از سلسله مباحث تربیت فرزند


۶ اشتباه بزرگ خانم‌های متاهل در زندگی زناشویی

خانم‌های متاهل توجه کنید: چیزهایی که درمورد ازدواج نمی‌دانید ممکن است ایجاد مشکل کند.

بعنوان مثال، اگر برای موضوعاتی که می‌خواهید با شوهرتان حرف نزنید، او متوجه آن نخواهد شد. و طریقه حرف زدن شما درمورد مسائلتان هم ممکن است کارها را خراب‌تر کند.

ازدواج کردن کار ساده‌ای است. اما متاهل ماندن سخت‌ است. در زیر به توصیه‌های متخصصین درمورد اشتباهاتی که اکثر خانم‌ها در ازدواج مرتکب می‌شوند که باعث سست شدن پایه‌های زندگی‌شان می‌شود، اشاره می‌کنیم.

 

۱) همیشه سعی در راضی نگه داشتن شوهرتان دارید. بعضی از خانم‌ها برای چیزهایی که می‌خواهند سریع عقب می‌کشند. در چنین روابطی زن صرفاً یک وسیله برای شوهر است نه یک شریک کامل و برابر در ازدواج. این خانمها همه زندگی‌شان را وقف شوهرشان می‌کنند و چیزی برای خودشان باقی نمی‌گذارند.

بیشتر وقت‌ها دلیل این کارشان این است که از شروع دعوا و ناراحتی می‌ترسند و یا به طریقی ناخودآگاه تصور می‌کنند که برای حفظ یک رابطه، باید خواسته‌های خودشان را کنار بگذارند. این رفتار موجب خشمی می‌شود که بالاخره طغیان خواهد کرد.

راه‌حل چیست؟ دغدغه‌هایتان را، چه درمورد کار خانه باشد، چه تربیت بچه‌ها یا نگذراندن وقت کافی با شوهرتان یا برای خودتان، به طریقی منطقی مطرح کنید. مثلاً ممکن است شوهرتان دوست داشته باشد آخر هفته‌ها با دوستانش بیرون برود اما شما بخواهید که او وقتش را با خانواده‌اش بگذراند. می‌توانید این را با او مطرح کنید و به طریقی مسالمت‌آمیز راه‌حلی برای موضوع پیدا کنید.

 

۲) توقعاتتان را روشن بیان نمی‌کنید. زوج‌هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند، از همان ابتدای ازدواج توقعات و انتظارات خودشان را چه درمورد تقسیم کار، چه نگهداری بچه‌ها و چه درمورد مسایل مالی، برای هم روشن کرده‌اند. اما خیلی‌ها این بحث‌ها را در ابتدای ازدواج نداشته‌اند و طبق چیزی که در ذهنشان می‌گذرد عمل می‌کنند چون اینطور بزرگ شده‌اند و تصور می‌کنند که چیزی که برای آنها خوب است برای همسرشان هم قطعاً مفید خواهد بود. اگر انتظارات دو طرف متفاوت باشد و دو طرف دچار سوءتفاهم در این زمینه باشند، خشم و عصبانیتی در آنها ایجاد خواهد شد.

 

۳) لحن حرف زدن را دست‌کم می‌گیرید. هر کسی که حرف بزند، چه زن و چه مرد، لحن صحبت اگر آمیخته با کمی منفی‌گرایی باشد، مطمئناً ایجاد مشکل خواهد کرد.

اگر نگرانی دارید، آنها را به طریقی احترام‌آمیز به زبان آورید، نه به طریقی آزرده‌خاطر و کلافه.

به هر ترتیبی که شده، چیزی که اذیتتان می‌کند را در میان بگذارید. اما این کار را به طریقی انجام دهید که بتوانید به راه‌حل برسید نه اینکه راه‌حل را از شما دورتر کند.

ضرورت استغفار

استغفار لفظی هم خوب و هم مؤثر است ولی باید توأم با استغفار قلبی و درونی باشد، یعنی چنانکه زبان استغفار می کند، توجه قلبی و اصرار بر گناه نداشته باشد.

زبان ترجمان قلب است

زبان باز گوکننده حرف دل و باطن انسان است. یعنی نباید ذکر استغفار فقط لقلقه زبان باشد، بلکه توجه قلبی همراه آن لازم است. پس وقتی استغفار می کنیم، یعنی دیگر بنا نداریم به گناه ادامه بدهیم.

حضرت علی (علیه السلام) توبه را مقدمه استغفار دانسته و برای آن ۶ شرط بیان می فرماید:

اولین مرحله استغفار را پشیمانی ذکر کردند. یعنی خیال ادامه دادن نداشته باشیم، مرحله اگر حق اللهی به گردن داریم، قضا کنیم و اگر حق الناس (فردی یا اجتماعی) باید جبران شود و در ادامه فرمودند که تصمیم بر انجام گناه نداشته باشیم.

به قول امام رضا (علیه السلام): «اگر کسی قصد پشیمانی نداشته باشد خودش را مسخره کرده است». اساساً لذتی که از گناه بدست می آید یک عارضه بر نفس است که نفس دچار می شود والا انسان نباید استمرار بر گناه داشته باشد.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «به خدا قسم هیچ عملی از هیچ کس پذیرفته نمی شود درحالیکه به یکی از گناهان اصرار داشته باشد». مثل رعایت نکردن حجاب و اصرار بر آن، اصرار بر دیدنی یا شنیدنی های حرام، اصرار مردم آزاری و بداخلاقی و...  

در حالی که قرآن وقتی متقین را معرفی می کند، می گوید: متقین و مؤمنین هم دچار فحشا می شوند. «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ= آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند به یاد خدا می‏افتند، و برای گناهان خود طلب آمرزش می‏کنند» (سوره آل عمران/آیه 135) یعنی مؤمن  ممکن است پایش بلغزد ولی اصراری بر معصیت ندارد.

گناه عارضی است.حالت معمولی یک نفر مثل کسی که باید رعایت بهداشتش را کند. اگر بهداشت را رعایت نکرده و آلوده شد استحمام و شتشو می کند و بنا ندارد که همیشه در کثافات و آلودگی بماند. در روح هم همین طور است. انسان نباید با خدا بنای لجبازی داشته باشد. هر چی رساله گفت و دین دستور دارد باید عمل کند؛ چه در انجام واجبات و چه در ترک محرمات. اگر اشتباهی هم انجام داد با استغفار برطرف کند و لذا ما باید با خدا در صلح باشیم بنای لجبازی معصیت و گناه نداشته باشیم.

برای مؤمن در استغفار ترس از گناه وجود دارد. چون گناهش از روی لجبازی و عناد نیست. نفس و فطرتش گناه را پس می زند. خوش به حال کسی که در گناه حیا و ترس و عذاب وجدان دارد. او می تواند با چنین روحیه ای نجات پیدا کند.

    Image result for ‫دوچرخه سواری‬‎

دوچرخه سواری بانوان در ملاء عام

🔹آیةالله العظمی بهجت: هر چه زمینه  ساز فساد است، حرام است.

🔹آیةالله العظمی امام خامنه ای: دوچرخه‌سواری برای دختران و بانوان در مجامع عمومی و در منظر نامحرم موجب جلب نظر مردان و در معرض فتنه و به فساد کشیده شدن اجتماع و منافی با عفت بانوان است و لازم است ترک شود و در صورتی که در منظر نامحرم نباشد فی نفسه اشکال ندارد.

🔹آیةالله العظمی سیستانی: دوچرخه سواری زن در معرض دید نامحرم در صورتی که وضع زن تحریک کننده باشد، جایز نیست.

🔹آیةالله العظمی صافی گلپایگانی: دوچرخه سواری برای بانوان در منظر نامحرم حتی اگر با حجاب شرعی باشد دور از شخصیت زن مسلمان و متدینه است.

ورزش بانوان اگر در خانه یا مدرسه و در شرائط مصون از فتنه و نگاه نامحرم صرفاً برای ورزش و منافع بدنی آن باشد جایز است و تعلیم و تعلم آن هم در مدت کوتاهی فراهم می‌شود. اما برگزاری مسابقات ورزشی بانوان و ورزشهایی که صرفاً جنبه نمایشی و سنت‌شکنی دارد غیر از ابتذال برای زنان نتیجه‌ای ندارد و این سبکی را که بعضی به تقلید از اجانب و کفار و هم‌آهنگی با آنها و حتی شرکت در مسابقات با آنها ترویج می‌نمایند همه فتنه‌زا و فسادانگیز است و مظهر جالب غرب‌زدگی، همین تبلیغات و ترویجات و تشویقاتی است که از زنان به اصطلاح ورزشکار می‌شود که از آنها هم قهرمان بسازند. در زیر این ترویجها مطالب دیگر و مطالب فسادانگیز دارند و شخصیت اسلامی زن و التزام و پای‌بندی او را به چادر و عفت و حجاب و پارسایی و پاکدامنی وترک اختلاط با مردان اجنبی را هدف قرار داده‌اند...

اگر بانوان با ایمان و مردان مؤمن، هشیار و بیدار نباشند و خدای نخواسته به این صداهای ناهنجار جواب مثبت بدهند، صبح می‌کنیم در حالی که همه عزتهای اسلامی و استقلال اسلامی و هویت اسلامی خود را از دست داده و از سعادت دنیا و عقبی، محروم شده باشیم که البته با غیرت و استقامت و آگاهی و بصیرتی که الحمدلله زن و مرد مسلمان ما از خود نشان داده‌اند، بحول و قوه الهی شاهد چنین روزهای ذلّت‌بار نخواهیم بود.

🔹آیةالله العظمی مکارم شیرازی: با توجّه به پیامدهاى سوئى که دوچرخه سواری در برابر نامحرمان دارد، لازم است از آن پرهیز شود.

🔹آیةالله العظمی سبحانی: این قبیل کارها زمینه ساز گسترش گناه در جامعه است، از آن اجتناب شود.

 

آیا کسی که گناه کرده با کسی که معصیتی مرتکب نشده، با هم یکی هستند؟

 

در جواب باید گفت : خیر. همان طور که پیراهن نو با پیراهن کهنه حتی اتو هم شده باشد، متفاوتند و یکی نیستند. کسی که گناه نکرده با کسی که گناه و استغفار می کند، یکی نیست. اما به این معنا نیست کسی که گناه کرده نمی تواند جبران کند قطعا می تواند گذشته را جبران کند.  مثل کسانی که تا دقیقه آخر با امام حسین (علیه السلام) جنگیدند ولی غروب بعدازظهر به لشکر حضرت پیوستندند.

در روایت نقل شده: «گناهی که انسان را بشکند بهتر است از گناه خودشیفتگی که از انجام عبادت و کارهای حسنه برای او حاصل شود. اما نکته مهم این است گاهی گناه نکردن آدم ها عجب و خودشیفتگی می‌آورد که از انجام صد گناه بدتر است. مثل کسی که خودش حجاب دارد و بدحجاب را ناهنجار می داند و خودش را بالاتر از او می بیند. گناه این فکر از گناه بدحجاب به مراتب بیشتر و بالاتر است.

پس اگر استغفار درست انجام شود، عذابی وجود ندارد. انسان باید از این بترسد که مبادا از مسیر خدا منحرف شود.

 

 

استغفار اولین قدم سیر و سلوک

استغفار چه جایگاهی در سلوک انسانی دارد؟ و به چه معناست؟ طلب غفران الهی و «غفور» از اسماء الهی است.

 

در وجه اختلاف «عفو» با «غفور» باید گفت که «عفو» یعنی کسی مرتکب جرمی شده و مستحق مجازات است و با عفو می خواهد که خدا از مجازاتش بگذرد، اما در «غفور»، شخص نه تنها می‌خواهد خدا از مجازاتش بگذرد، بلکه به گونه ای با او رفتار کنند که انگار جرمی مرتکب نشده است.

پس وقتی می گوئیم «استغفرالله» یعنی من طلب غفران خدا را می کنم و می خواهم با او آشتی کنم. جرمی مرتکب شدم، ولی دوست ندارم رابطه ام با خدا خراب شود و نمی خواهم او  از من روی بگرداند و  قهر کند.

انسان ها بسته به قیمت و ارزش وجودی شان، برخی از آدمها برایشان موضوع و محبوبیت دارند. مثلا معلم، همسر، فرزند و ... و سعی در حفظ آن رابطه دارند. اما برای کسی که به معنای واقعی انسان است و بلوغ انسانی پیدا کرده، مهمترین محبوب زندگی اش، " الله" است. مسئله اساسی، حفظ رابطه اش با الله و از دست ندادن اوست.

 بنابراین، اولین نیاز انسان در ارتباط با حق تعالی این است که مانعی با او وجود نداشته باشد؛ چون عشق و عاطفه با حق تعالی قیمت دارد. یعنی همان طور که ما برای شرکت در یک مهمانی باید آراسته و معطر باشیم و با بدن کثیف و نامرتب نمی توانیم حضور داشته باشیم، در نزد خداوند و اهل آسمان هم اگر آلودگی و ناپاکی داشته باشیم راه مان نمی دهند. چون با جمع این آلودگی ها رابطه مان با غیب خراب می شود.

استغفار یعنی حمام نفس. همان طور که بدن ما بیش از چند روز نمی تواند بدون حمام باشد، بدون استغفار هم هیچ حیثیتی برای نفس باقی نمی ماند.

استغفار نیز در سلوک انسانی یک ضرورت است و آنقدر مهم است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌­فرمایند: «إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَى قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً= همانا که قلبم را غبارى مى‏‌پوشاند و من روزى ۷۰ مرتبه از درگاه خدا آمرزش مى‌‏طلبم».

بر اثر بعضی گناه ها مثل نگاه های حرام، خیالات باطل، عکس های حرام،... روی قلب آدمی گردی می‌نشیند و اجازه نمی‌دهد به راحتی عبادتی در شب داشته باشیم؛ یا مکاشفه یا پروازی کنیم. به همین علت، با استغفار که حمام نفس است، در سه نوبت صبح، ظهر و شب، حتی اگر در رختخواب هم باشید، با 100 مرتبه ذکر استغفار انسان خودش را تخلیه و نفسش را پاک می‌کند تا بتواند مثل یک انسان زندگی کند. در کل اگر انسان تخلیه روح نداشته باشد، نه در زمین موفق خواهد شد و نه در آسمان.

چرا باید استغفار را به زبان بیاوریم؟

 

اصل حرکت و غایت طلبی انسان در نظام هستی 

مسیر انسان به سمت حق تعالی یک مسیر حقیقی است. این نکته باید به خوبی درک شود تا سعادت و سلامت انسان تضمین شود. باید دانست که حرکت انسان حرکت اتفاقی نیست، بلکه حقیقی بوده و دارای مبدأ و مقصد، راهنما و استاد و علائم و نشانه های راهنمائی بین راه، موانع و خطرات و عوامل پیروزی و موفقیت است. این همه را انسان باید بشناسد.

مسیر حرکت انسان مثل مسیری است که جنین در رحم مادر طی می کند. عین این مسیر را نیز خود ما داریم. وقتی گفته می شود یک حرکت حقیقی وجود دارد، یعنی "شدنی" در کار است که نقطه آغاز و مراحل صیرورت و "شدن" را طی می‌کند تا به مقصد برسد. اما بعضی ها به صورت حیوان و بعضی ها هم به صورت انسان در حال «شدن» هستند. مثل انواع تولدهای کودک که هیچ کدام از تولدهای بیمار، ناقص، معلول و ضعیف به درد نمی خورد و فقط تولد سالم و سالم قوی، تولد مبارکی است. پس انسان باید مسیرش را خوب یاد بگیرد تا انسانی زندگی کند و انسان محشور شود.

«علم» چراغ راه حرکت انسانی

یکی از چیزهای که انسان در مسیرش به سمت آخرت نیاز دارد، «علم» است. هرچه شناخت‌های انسان درست‌تر، عمیق‌تر و جامع‌تر باشد، حرکت او در مسیر کمال و هدف خلقت بیشتر خواهد بود. حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «الْعِلْم اصْلُ کلِ خَیْرِ وَالْجَهلُ اصْلُ کلِ شَرٍ= علم ریشه هر خوبی و جهل ریشه هر بدی است».

جهنم معلول جهل و بهشت معلول آگاهی و علم است. چون لازمه حرکت، علم است و گمشدن و سر در گمی مربوط به جهالت انسان است. پس اصل علم و یادگیری برای انجام وظیفه است.

بخاطر همین در روایت بر علم آموزی تأکید زیادی شده است. از سخنان امام صادق (علیه السلام) است که: «لاخَیرَ فیِمَن لا یتفقه مِن اصحابنا= هر کدام از اصحاب ما که فهم دین ندارند، خیری هم ندارند».

اصل معنای دین، مجموعه‌ای از معارف در سه شاخه شریعت، طریقت و حقیقت است. یعنی فقه، اخلاق و معارف است که مجموعه آن‌ها شیوه زندگی سالم و آرام را در دنیا و شیوه ی تولد به آخرت را می آموزد.

,حضرت محمد, پوستر ولادت پیامبر اکرم, کارت پستال ولادت پیامبر اکرم,[categoriy]

مفهوم «برکت»

از پیامبر(ص) پرسیدند برکت درمال یعنی چه؟

درپاسخ، پیامبر مثالی زد و فرمود:

گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد .

سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل 6-7 بچه.

به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.

ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .

مال حرام اینگونه است.

فزونی دارد ولی برکت ندارد.

روی مفهوم" برکت در روزی" فکر کنید.