موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

۵ مطلب با موضوع «آموزش :: محتوای دروس آموزشی :: خودشناسی» ثبت شده است

اعتکاف ؛ بزرگراه خودسازی

اعتکاف مخصوص دین اسلام نیست بلکه در ادیان الهی دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است. اگرچه ممکن است در شرع مقدس اسلام پاره‌ای از خصوصیات و احکام و شرایط آن تغییر یافته باشد.

آیین مهدپرستی، پرستش و ستایش مهر یا میترا پیش از ظهور زرتشت به عنوان یک نیروی حاکم معنوی مورد توجه آریایی‌ها بوده است و مهرپرستان مراسم دینی خود را در غارهای تاریکی به نام مهرابه انجام می‌دادند. فردی که می‌خواست وارد جمع مهرپرستان شود ابتدا باید موافقت مرشد را جلب کند و سپس تعالیم خاصی را فرا گیرد. پیروان این آیین در محیطی دور از اجتماع با انجام فرایضی نظیر روزه و غسل به تطهیر درونی خویش می‌پرداختند.

 

دین زرتشت

 

در دین زرتشت سکونت در آتشکده و خلوت‌گزینی در کوه به عنوان محل نیایش و دنیاگریزی مورد توجه بوده است، زیرا یکی از راه‌های خداجویی و خدایابی اجتماع‌گریزی بوده است. همان‌گونه که زرتشت برای نیایش پروردگار و احراز مقام پیامبری مدتی در کوه سولان خلوت‌گزینی کرد. هم‌چنین ساسان، فرزند بهمن ترک دنیا و سلطنت کرده و برای انجام دادن عباداتش در کوه سکونت گزید.

 

خلوت‌گزینی در آیین بودا

 

در آیین بودایی خلوت‌گزینی شرط ضروری و ذاتی زندگی رهبانی است. راهبان بودایی اکثر اوقات خویش را در معابد با ذکر اوراد و ادعیه و انجام مراسم عبادی می‌گذرانند.

 

شریعت ابراهیم

 

خداوند در قرآن به پیامبر خود ابراهیم و پسرش اسماعیل دستور می‌دهد که خانه‌ی مرا پاک کنید برای طواف‌ کنندگان، معتکفان و نمازگزاران. با توجه به این ایه نتیجه می‌گیریم اعتکاف علمی بوده که در شریعت ابراهیم جزو مناسک و عبادات الهی محسوب می‌شده و مورد رضایت خداوند بوده است اما چگونگی مناسک آن مشخص نیست.

اجداد پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز که از پیروان دین ابراهیم به شمار می‌رفتند هر ساله مدتی را به اعتکاف در غارها و بیابان‌ها می‌پرداختند. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز قبل از مبعوث شدن بر دین اجدادش بود و روزهایی از سال را در غار حرا به عبادت تامل و تفکر در عالم هستی می‌پرداخت. حضرت موسی (علیه السّلام) با آن که مسئولیت سنگین رهبری و هدایت امت یهود را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک کرد و برای خلوت‌گزینی با محبوب خویش به خلوتگاه خود در کوه طور شتافت. وی در پاسخ به پریش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها نمودی و با عجله به سوی ما شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمد تا از من راضی شوی. بیت‌المقدس از مکان‌هایی بود که همواره تعداد زیادی برای اعتکاف در آن گرد می‌آمدند و عده‌ای هم به سرپرستی و خدمت معتکفین مشغول می‌شدند که بزرگ این گروه زکریا بود و از جمله کسانی که در امر اعتکاف سرپرستی می‌کرد، حضرت مریم (س) بود.

 

شریعت مسیح

 

رهبانیت به معنای خلوت‌نشینی، گوشه‌گزینی، پرهیز از دنیا و پرداختن به عبادت یکی از رایج‌ترین آداب و مناسک آیین مسیحیت به شمار می‌رود که در ظاهر شباهت زیاد با اعتکاف دارد. قرآن کریم به وجود این عمل مسیحیان اشاره کرده و به طور ضمنی آن را تایید می‌کند: در قلب‌های کسانی که از مسیح پیروی می‌کنند رحمت و رهبانیت قرار دادیم. عملی که خود بدان دست زدند و ما آن را بر آنان واجب ننمودیم.

با توجه به معنای این ایه معلوم می‌شود که رهبانیت عبادتی است که پایه‌گذاری و جعل آن از سوی مسیحیان بوده و برای قرب بیشتر به خداوند بدان عمل می‌کردند. حال آن که اعتکاف یک عبادت شرعی در ادیان سابق بوده و با رهبانیت تفاوت دارد.

 

اعتکاف در اسلام

 

از زمان شکل‌گیری جامعه‌ی اسلامی و برپایی احکام الهی سنت اعتکاف همواره مورد توجه مسلمین قرار داشته و مسجدالحرام و مسجدالنبی از مهم‌ترین مکان‌های اعتکاف بوده و هست و همه ساله خیل عظیمی از مسلمین سراسر دنیا به این دو شهر مقدس آمده و خود را در دنیای بی‌کران رحمت الهی غوطه‌ور می‌کنند و از قصر آن مرواریدهای زیبای معرفت و رحمت استخراج می‌کنند.

ماه «رجب»، یک رحم زمانی برای رشد و کسب آمادگی برای ماه های شعبان و رمضان

نفس انسان در زمان های مختلف، حالت ­های متغیری دارد و زمان­ ها هم از نظر قدرت و کیفیت یکسان نیستند.

هر چند که زمان ­ها از نظر ساختار ریاضی با هم برابر هستند؛ یعنی ثانیه­ و مقدارشان همیشه یکی است، امّا کیفیت تاثیرگذاری آن­ها در نفس انسان متفاوت است.

 اگر انسان بخواهد گذشته 20 ساله یا 40ساله را جبران کند، باید تا وقتی که زنده است، زیاد تلاش کند. یعنی مسیری را که به بی راه و عقب رفته را باید برگردد. این حداقل از سه طریق امکان پذیر است: استفاده از رحم­ های زمانی، رحم­ های مکانی و رحمی که استاد یا امام برای رشد انسان فراهم می کند.

همان گونه که خصوصیت رحم این است که یک موجود بالقوه را در اوج ضعف تحویل می‌گیرد و در یک مدت کوتاه او را کامل می­ سازد و آن را متولد می­ کند. رحم زمانی نیز دارای چنین قدرتی است. قدرت و توانایی رحم این است که می­‌تواند یک نطفه را تبدیل به یک انسان کامل کند. اما وقتی که نوزاد به دنیا ­آمد، دیگر دنیا نمی‌­تواند حتی به اندازه یک بند انگشت هم جبران ما فات کند. این قدرت رحم است.

رابطه دنیا با آخرت، مثل رابطه رحم مادر با دنیاست. یعنی ما که اکنون در دنیا و در رحم دوم  قرار داریم، باید برای شرایط زیستی بی‌نهایت زیباتر، کامل­تر و بزرگ­تر از دنیا خودمان را رشد دهیم و آماده کنیم. هرچقدر دنیا نسبت به رحم مادر، کامل ­تر، پیشرفته ­تر و بزرگ­تر است، عالم برزخ نیز که ما با وفات، به آن منتقل می­ شویم، از دنیا زیباتر، کامل­تر و پیشرفته تر است. در آنجا غم و غصه و اضطراب و ناراحتی و نگرانی وجود ندارد. امّا برای ورود به چنین عالمی که آنقدر بزرگ­تر از رحم دنیاست، باید آماده شویم.

نفس انسان حالت های اقبال و ادبار دارد. یعنی گاه رو می کند و استقبال می کند، و گاه پشت می کند و بر می گردد. نفس انسان در ماه رجب حالت استقبال، اقبال و پذیرش دارد. یعنی درماه رجب، برای تحول ­پذیری انسان ­ها، نفس از یک آمادگی و نشاط بیشتری برخوردار است. از این رو، افاضاتی که از عالم غیب می­ شود نیز، خیلی بیشتر از سایر زمان هاست. برای همین است که به ماه رجب می گویند ماه «اصب»، به معنی ریزش. یعنی ماه ریزش رحمت خدا.

دراین ماه، رحمت، مغفرت و برکات خداوند بر نفوس انسان‌ها سرریز می­‌شود و انسان در زیر باران وسیع رحمت الهی قرار می‌گیرد. مهمترین چیزی که خداوند در ماه رجب به او می دهد، «مغفرت» است. برای همین پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ماه رجب، ماه استغفار امت من است»، یعنی ماهی است که شما می توانید به مغفرت الهی برسید.

مغفرت یعنی نه تنها خداوند گناهانتان را شستشو می دهد، بلکه به روی شما هم می خندد. به خاطر روی آوردن انسان به خدا، همه گناهانش بخشیده می­‌شود. دیگر از جانب خدا برای گذشته انسان اخم و سرزنشی در کار نیست.

ماه رجب، ماه «آشتی کنان» است، یعنی رحم زمانی است که ما را برای ورود به یک رحم قدرتمندتر به نام ماه شعبان آماده می کند و ماه شعبان هم ما را برای ضیافت الهی و ماه مبارک رمضان آماده می­‌کند.

درک شب قدر و جذب آن «هزار ماه فضیلت»، منوط به این است که انسان از قبل آمادگی­‌های لازم و ظرفیت‌­های لازم را برای وارد شدن آن هزار ماه به قلبش آماده کرده باشد. در غیر این صورت، آن قلبی که مشغله دارد و نمی تواند برای خدا وقت بگذارد، قلبی که تنگ مریض و سخت و کوچک است. از ریزش رحمت های الهی، چیزی به دست نخواهد آورد.

ماه رجب، فرصتی برای «اتّساع قلب» است. برای وسعت نفس است. پس اول انسان باید زباله ها، کثافات و آلودگی­‌ها را از قلب بیرون بریزد. پزشکان وقتی می­‌خواهند بدنی را تقویت یا درمان کنند، اگر عفونت داشته باشد، ابتدا عفونت ها را برطرف می کنند. ما هم اول باید ناخالصی‌­ها، آلودگی‌­ها، آرزوهای کاذب، افکار شیطانی، توهّمات و تخیّلات از وجود خود بیرون بریزیم تا آن افاضات نورانی را دریافت کنیم. برای همین است که در این ماه استغفار و توبه بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. اینها به منزله ی پاکسازی نفس از آلودگی هاست. موفقیت در ماه رجب، مقدمه ای است برای ورود به ماه های شعبان و رمضان.

 

بزرگترین آرزو در لیله الرغائب

شب جمعه ی این هفته «لیلةالرغائب» است. یعنی شب رغبت ها. باید بدانیم که چه آرزوهایی خوب است  که در شب رغبت ها و آرزوهای ماه رجب و در کل زندگیمان داشته باشیم. گاهی انسان عمرش را برای آرزوهایی می‌گذارد، اما بعد از مدتی متوجه می‌شود که این آرزوها ارزش بسیار کمی داشتند و تمام تلاشی که برای به دست آوردن آن‌ها کرده، به اندازه یک دقیقه از عمر یک ولی خدا قیمت نداشته است. اولیای الهی می‌گویند: خدایا از بزرگ‌ترین آرزوهای ما در ماه رجب این است که به ما صدق عنایت کنی. تنبلی و بی‌حوصلگی را از ما دورکنی. زیرا به فرمایش امام صادق (علیه السلام)  کلید همه بدی‌ها تنبلی و بی‌حوصلگی است.

کسی که خودش را ‌نشناسد، عمر خودش را در آرزوهای بچه‌گانه تلف می کند و در مورد آخرت و ابدیت خودش بی توجهی می کند. پس هرقدر خودمان را بیشتر بشناسیم، آرزوهایمان شادی‌آورتر و آرام‌تر خواهد بود. گاهی انسان انتخاب‌ها و آرزوهایی دارد که موجب غصه و فشار دنیا و آخرتش می‌شود. این ناشی از خودنشناسی است. رزمندگان ما در دوران جنگ، کم‌ترین استراحت و بیشترین شادی را داشتند. نوع آرزوهای آن‌ها شادی بخش بوده است.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: من از امت خودم بر دو چیز می‌ترسم؛ آرزوهای طولانی و آرزوهای مستمر بی‌ارزش که باعث می‌شود انسان هیچ ‌وقت از خداوند تبارک و تعالی لذت نبرد. کسی که در آرزوهای بی ارزش عمر تلف می کند وقتی او را به مناجات و خلوت و ملاقات با امام زمان (علیه السلام) دعوت می‌کنی، می‌گوید من الان وقت ندارم، مشغله دارم. دغدغه مسائل معنوی را ندارد. ممکن است زیارت عاشورا بخواند، اما راست نمی‌گوید. چون آن‌قدر مشغله برای خودش درست کرده و آرزوهای پوچ دارد که نمی‌تواند محتوای پیام‌های این زیارت  را درک کند.

برای دستیابی به آرزوهای بزرگ باید سخت کوش باشیم. در دعاهای هر روز ماه رجب، هم بهترین آرزوها به ما آموزش داده شده و هم تلاش برای رسیدن به آن آرزوها مورد تاکید قرار گرفته است. دراین دعاها می خوانیم: «اللهم فاهدنی هدی المهتدین= خدایا مرا به هدایت هدایت یافتگان هدایت کن»هدایت یافتگان یعنی انبیاء، صدیقین، شهداء و صالحین. «وارزقنی اجتهاد المجتهدین= و کوشش و اجتهاد مجتهدان را روزیم فرما». این یعنی اگر از اول ماه رجب اهل اجتهاد نباشید و انرژیتان کم باشد، هم دنیا و هم آخرتتان خراب می‌شود. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: کسی که از خدا موفقیت می‌خواهد اما اجتهاد ندارد و سخت‌کوش نیست، خودش را مسخره کرده است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز فرمودند: خداوند خیلی دوست دارد که بنده‌اش خودش را در راه خدا خسته کند. امام سجاد (علیه السلام) نیز فرمودند: این خستگی مرا محبوب خدا می‌کند.

قیمت هر انسانی به آرزوها، دغدغه ها و آرمان هایش است. پس ببین که در طول شبانه روز، دلت هوای چه چیزهایی را می کند. آیا هوس زیارت امامزادگان، ائمه معصومین (علیهم السلام)، شهدا، مسجد، سجاده، ذکر و دعا دارد یا خیر! چون این همه تعیین کننده سرنوشت دل انسان است.


اگر بخواهی به مادرت فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها ملحق شویی، باید عقربه دلت مثل حضرت باشد .


حضرت زهرا (سلام الله علیها) محبوبه خداوند متعال است که بنا به فرمایش رسول اکرم (صلی الله علیه  و آله)، خداوند متعال از خشم زهرا (سلام الله علیها) به خشم می آید و از خشنودیش خوشنود می شود. پس اگر بخواهی به مادرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) ملحق شوی، باید سبک زندگی و رأی دلت مثل حضرت باشد.


پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در موردِ مادرِ عزیزمان، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبٍ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرَضَاهَا= خدا با غضب فاطمه غضب می‌کند و به رضای فاطمه راضی است یعنی حضرت هیچ وقت برای چیزی غضب نمی‌کند مگر اینکه خدا غضب کند؛ و هیچ وقت برای چیزی راضی نیست، مگر اینکه خداوند راضی باشد و این یعنی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در خداوند ذوب شده است. ما هم اگر بخواهیم نهایت قرب را به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پیدا کنیم، باید خشنودی و رضایمان تابعِ خشنودی و رضای حق باشد

خودشناسی کلید سعادت انسان

سرمنشأ همه خیرات و برکات، خودشناسی است. اینکه من کیستم؟ از کجا آمدم؟ برای چه خلق شدم؟ تفاوت من با حیوانات یا فرشتگان چیست؟

ریشه همه مشکلات روحی و جسمی انسان در عدم شناخت صحیح بشر از خویش است و برای درمان، نیاز به  متخصصی دارد که او را خوب بشناسد.

خودشناسی کلید سعادت

انسان کاملترین مخلوق و ظهور خداوند است و تنها راه شناخت کامل حق تعالی، شناخت انسان است. حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:(مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَّه) هر کس خودش را بشناسد، پروردگار خودش را هم می شناسد. انسان در دو بعد معرفت و عمل (خوشبختی دنیا و آخرت( به خودشناسی احتیاج دارد. حضرت در روایتی دیگر می فرمایند: که نسبت به خودت جاهل نباش چون کسی که خودش را نمی شناسد، هیچ چیز را نمی شناسد.

پس سر منشأ همه خیرات و برکات، خودشناسی است، اینکه من کیستم؟ از کجا آمدم؟ برای چه خلق شدم؟ تفاوت من با حیوانات یا فرشتگان چیست؟ علت حضور من در زمین چه بوده است؟ اساس ارتباط من با الله و وجوب پذیرش دین در چیست؟ .... تا وقتی که این سوالات پاسخ داده نشود، هیچ چیز روشن نیست. کلید همه خوشبختی ها معرفت نفس و کلید همه بدبختی ها عدم شناخت خویشتن است.

آسیب شناسی

شناخت علوم دیگر بدون انسان شناسی شاید سبب آبادانی و رونق دنیای انسان گردد، اما به طور قطع او را به سعادت ابدی نخواهد رساند. آمار جهانی فقر و فساد نشان دهنده این است که دستاورد علم بدون شناخت انسان تنها آسایش است نه آرامش. خوشبختی بشر تنها در گرو تجمیع این دو عامل اساسی است، بشر تلاش می کند تا انسانی را به خوشبختی برساند که از آن شناخت کاملی ندارد. بیش از یک سوم مردم کشور ما با بهترین سرمایه­ های انسانی، مشکلات روحی و روانی بسیاری دارند به طوریکه از هر چهار ازدواج، سه ازدواج با شکست (جدایی/ طلاق عاطفی) روبرو می شود. در بعد سلامت نیز با تمام پیشرفت های انسان، آمار بیماریها به شدت در حال افزایش است. به عنوان مثال در کشور ما هر ساله حدود هشت هزار و پانصد نفر به بیمارانی که سرطان سینه دارند، افزوده می گردد. همچنین سن سکته تا  اول انقلاب، شصت و پنج سال بود، در حالی که هم اکنون به زیر سی سال رسیده است. آمار جهانی نشان داده که بیشترین معضلات فکری و روحی، در متمولین و افشار تحصیل کرده است و این نشان می دهد که ثروت و تحصیلات نیز تولید شادی و آرامش نمی کند.

ریشه همه مشکلات روحی و جسمی انسان در عدم شناخت صحیح بشر از خویش است و برای درمان، نیاز به متخصصی دارد که او را خوب بشناسد. انسان فقط در سایه ارتباط با آن متخصصان به خودشناسی نائل شده و طبق فرموده قران با شادی و آرامش و خشکاندن ریشه افکار منفی به خوشبختی دنیا و آخرت می رسد.

نقش اسلام در خودشناسی