موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

مثل برف

حرف هم مثل برف است؛ اگر به قول «قرآن کریم» نرم و لیّن باشد، بر دل می‌نشیند و دلنشین خواهد شد. به همین دلیل خداوند به موسی و هارون فرمود:«حال که پیش فرعون می‌روید، با او نرم سخن بگویید.»
 

برف را ببین! اگر تند شلّاقی ببارد، نمی‌نشیند.برف وقتی می‌نشیند که آرام و زیبا ببارد.
حرف هم مثل برف است؛ اگر به قول «قرآن کریم» نرم و لیّن باشد، بر دل می‌نشیند و دلنشین خواهد شد. به همین دلیل خداوند به موسی و هارون فرمود:
«حال که پیش فرعون می‌روید، با او نرم سخن بگویید؛فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنا.»1
یعنی اگر تند و خشن بگویید، او برنمی‌تابد و بر دل سنگ او نخواهد نشست. کلام و سخن حافظ چرا بر دل‌ها می‌نشیند؟ چون نرم است؛ مثل مخمل و حریر. ببین وقتی که می‌خواهد بگوید با هر کسی ننشین چه لطیف و چه نرم می‌گوید:
نازنینی چو تو پاکیزه‌دل و پاک‌نهاد
بهتر آن است که مردم بد ننشینی

مثل زغال 
زغال‌های خاموش را کنار زغال‌های روشن می‌گذارند تا روشن شوند؛ چون هم‌نشینی اثر دارد.
ما هم مثل همان زغال‌های خاموشیم. پس اگر کنار کسانی بنشینیم که روشنند، نورانیّتی دارند و گرما و حرارتی دارند، ما هم به طفیل آنها روشنی می‌گیریم و گرما و حرارتی پیدا می‌کنیم؛ وگرنه در قیامت حسرت می‌خوریم.
یکی از حرف‌های جانسوز اهل جهنّم همین است:
«یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنی‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلا؛3
ای کاش با فلانی رفیق نبودم و با او نمی‌نشستم. او تاریک بود و مرا هم مثل خود تاریک کرد.»
یعنی ای کاش! رفیقی سر راهم سبز می‌شد که خود سبز بود، روشن بود، صفا و نوری داشت تا من هم از پرتو او طرفی می‌بستم.

پی‌نوشت‌ها:
1. سوره طه، آیه 44.
3. سوره فرقان، آیه 28.
«مثل شاخه‌های گیلاس»، رنجبر، محمّدرضا، نشر شهر، 1392، ص 13.
رنجبر، محمّدرضا، «مثل شاخه‌های گیلاس»، نشر شهر، 1392، ص 12.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.