«زاء» اشاره است به مادرش زهرا، که بهره وافی از کمالات او به ارث برده است.
«یاء» کنایه از پدر بزرگوارش علی علیهالسلام است .
«نون» کنایه است از دو برادرش حسنین، چون قدر جامع بین آن دو بزرگوار نهایت مقامات است که مقام وصول باشد.
«باء» کنایه است از جد بزرگوارش «النبیّ الامّی العربی.»
و بنابر پنج حرف که زین أب باشد؛
«الف» اشاره به احمد؛ «نون» کنایه از حسن علیهالسلام؛ «یا» اشاره به حسین علیهالسلام؛ چون این مخدّره از کمالات هر یک از پنج تن آل عبا نصیبی برده، لذا خلّاق عالم، خواست مقامات و کمالات این مجلّله بر موجودات ظاهر و هویدا گردد که مردم به مقاماتش خبیر و به شئوناتش بصیر باشند؛ لذا خود اسمی برای او اختیار کرد که مظهر مقامات او باشد تا مردم او را بشناسند و به توسّلش تقرّب جویند و این منقبت را نمیتوان کم شمرد؛ زیرا که این از خصایص خواصّ درگاه احدیّت است و هر کسی به این مقام محمود نرسد. و از جمله کسانی که به این خصوصیّت، مخصوص شده زینب کبری، بوده و در این خصوص روایتی وارد شده است که میفرماید:
«در زمانی که حضرت زینب علیهاالسلام به دنیا آمدند؛ پیامبر اکرم در سفر بودند. پس از تولد حضرت صدّیقه طاهره به امیرالمومنین علیهماالسلام پیغام فرستاد که چون پدرم در سفر است برای دخترت نام بگذار. آن حضرت فرمود: من بر پدرت سبقت نمیگیرم، صبر فرمای که به این زودی مراجعت خواهد نمود و هر نامی که صلاح داند مینهد. چون سه روز بگذشت رسول خدا مراجعت فرمود و به جهت آن که هر گاه از سفر مراجعت میکردند اول به خانه حضرت زهرا میرفتند؛ به سرای عصمت کبری در آمد.
امیرالمومنین علیهالسلام خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! حق تعالی جلّ و علا دختری به دخترت عطا فرموده است برایش نامی تعیین کنید. (کمال حیوان به کثرت گوشت و پیه، و کمال درخت به زیادتی شاخ و برگ و میوه، و کمال انسان به اخلاق او است.)
فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من هستند لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسولالله! خداوند سلام میرساند و میفرماید: نام این مولود را زینب بگذار، چرا که این نام را در لوح محفوظ نوشتهایم.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید و بوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود: وصیّت میکنم حاضرین و غایبین امّت را که این دختر را به حرمت پاس بدارند. همانا وی به خدیجه کبری شبیه است.»(5)
پینوشتها:
1- لسان العرب، ج 6، ص 88.
2-المناقب، ج 3، ص 357.
3-کنوز الحقایق، ص 155/ کنزالعمال، ج 6، ص 154/ و مضمون آن در ذخائر العقبی، ص 16/ مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 160/ و ج 2، ص 241/ الدر المنثور در ذیل آیه شریفه (و فی الارض قطع متجاورات و جنات من اعناب) الخ.
4-در سوره ابراهیم آیه 24: (الم تر کیف ضربالله مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیبة)
5-ناسخ التواریخ (حضرت زینب علیهاالسلام) ص 44.
منبع:کتاب خصائص زینبیه، مرحوم سید نورالدین جزائری، با دخل و تصرف