تعریف جوان شیعه از نظر امام صادق علیه السلام
امام صادق ع فرمود: « لَو اُتیتُ بِشابٍّ مِنْ شَبابِ الشّیعَةِ لا یَتَفَقَّهُ لَأَدَّبْتُهُ = اگر یکى از جوانان شیعه را نزدم بیاورند که تفقّه نمىکند، او را تأدیب مىکنم! » در جای دیگر فرمود: « لَضَرَبْتُهُ » او را می زنم. جوان شیعه ی که تفقه نمی کند و دینش را بلد نیست، از چشم خدا و پیامبر می افتد. قرآن کریم می فرماید: « أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ ...= مگر شما را [آن قدر] عمر دراز ندادیم که هر کس که باید در آن عبرت گیرد، عبرت مى گرفت. (فاطر/37)». حضرت فرمود: «توبیخ لابن الثمانیه» این یک جوان 18 ساله است که خدا توبیخش می کند که تو بعد از تکلیفت، 3 سال وقت داشتی، در این 3 سال چه کار کردی؟ باید بار خود را می بستی. یعنی از نظر امام یک جوان 18 ساله باید دینش را کامل بلد باشد. عقاید، اخلاقیات و فقه اش را بلد باشد. خدا توبیخش می کند.
در حدیث دیگر در مورد جوان شیعه امام صادق ع فرمود: « لَستُ اُحِبُّ أن أرى الشّابَّ مِنکُم إلاّ غادیا فی حالَینِ: إمّا عالِما أو مُتَعَلِّما، فإن لَم یَفعَلْ فَرَّطَ، فإن فَرَّطَ ضَیَّعَ، و إنْ ضَیَّعَ أثِمَ، و إن أثِمَ سَکَنَ النارَ و الذی بَعَثَ مُحمّدا بِالحَقِّ = دوست ندارم جوان شما را جز در دو حال ببینم: دانشمند یا دانش آموز؛ زیرا اگر چنین نباشد، کوتاهى کرده و چون کوتاهى کند، ضایع گشته و چون ضایع گردد، گنهکار باشد و چون گنهکار باشد، سوگند به آن که محمّد را به حقّ برانگیخت، در آتش جاى گیرد.». کسی که در اثر جهالت گناه می کند و می گوید نمی دانستم که این عمل گناه است، سؤال می شود که چرا نمی دانستی. «ندانستن» از نظر خدا و اهل بیت علیهم السلام جرم است. کسی که دین شناس نیست، مجرم است. پدر و مادرهایی که فرزندان شان با دین آشنایی ندارند، ولی افتخار می کنند که آنها دکتر و مهندس و ... هستند، باید پرسید آیا فرزندان شما دین را می شناسند، با فقه آشنا هستند؟ از رساله و اخلاقیات چه می دانند؟ آیا عقایدشان درست است، تردید ندارند؟ این وظیفه شرعی پدر و مادر است که فرزندان شان را اول با دین آشنا کنند. زیرا حضرت قسم می خورد که چنین جوانی ساکن جهنم می شود.
مؤمن در یادگیری و عمل به 3 ساحت دین، فقه اصغر (رساله)، فقه اوسط (اخلاقیات)، فقه اکبر (معارف) محکم است. یادگیری دین علاوه بر اینکه وظیفه است و در قیامت از آن سؤال (50 سؤال آخرتی که مؤمن باید یاد بگیرد و عمل کند که از لحظه مردن، قیامت انسان و پرسیدن سؤالات، شروع می شود.) می شود، کسب درجات آخرتی است.
«و نَشاطٌ فی هُدىً» مؤمن در رعایت دینش با نشاط است و در مسیر دین که می رود، شل، کسل و تنبل نیست. خدا را شکر می کند و لذت می برد. نمی گوید چاره ای نیست، اگر عمل نکنیم، جهنم می رویم. این افراد به محض تغییر شرایط مکانی و زمانی، به رنگ اهل دنیا در می آیند. مؤمن از داشتن رساله، مرجع تقلید و ... سرمست است و افتخار می کند.
« و صَلاةٌ فی شُغلٍ » مؤمن در سخت ترین شرایط نماز را اول وقت اقامه می کند. در هر شغلی یا در مسابقه، تمرین و ... در هر جا که باشد. ما پزشکانی داریم که در هر شرایطی در مطب نماز اول وقت را ترک نمی کنند. در دفاع مقدس رزمندگان در حین عملیات نمازشان را اول وقت اقامه می کردند. در آن شرایط سخت که رو در روی دشمن بودند ولی از نماز اول وقت غافل نمی شدند.