موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

موسسه قرآن وعترت امیرالمومنین علیه السلام

وما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله؛اگرهدایت الهی نبود ماخود به خود در این مقام راه نمی¬یافتیم.
طلیعه:
در جاری حکمتش، بعثت ساری شد،
قرآن طلوع کرد و عترت (علیهم السلام ) تابیدن گرفت،
نوایش ندای فطرت بود و آوایش آواز آسمان، رسول (صلی الله علیه و آله ) قِصه‌ی « خُذِ الکِتاب »خواند و غُصه‌ی « اِنَّ قومی »...
کویر شهرها عطش طراوت داشت و تمنای آرامش، انسان در پی بهار بود و به دنبال قرار،
امیری آسمانی، نشانیِ« فَاِنِّها رَبیعُ القُلوب » سر داد...
و شیطان از همه وقت نالان تر و البته پر کارتر...
حکیمانه های رهبری، ناتوی فرهنگی را فریاد کشید و هندسه‌ی ایمانی را در سایه‌ی معارف قرآنی طرح ریخت.
اندیشه ای جوانه زد، دغدغه‌ای شعله کشید،کلنگ همتی به زمین خورد و آستین تلاشی بالا رفت... موسسه قرآنی فرهنگی امیرالمومنین علی علیه السلام وابسته به جامعه علمیه امیرالمومنین فعالیت خودرا آغاز نمود.

۹ مطلب با موضوع «فرهنگی :: مهدویت و ولایت» ثبت شده است


انتظار و یاری دولت ائمه علیهم السلام، از مصادیق مقام محمود


یکی از نشانه های داشتن مقام محمود این است که ببینیم آیا منتظر ظهور حضرت هستیم یا نه. آیا برای آمدنش روز شماری می کنیم یا نه   .


امام باقر (علیه السلام) می فرماید:«اگر من انقلاب ایران را درک کنم، خودم را برای ظهور امام زمان آماده می کنم.» (این حدیث در کتاب غیبت نعمانی که در زمان غیبت صغری نوشته شده نقل شده است.)

من در بین رزمنده ها و بچه های بسیجی می شناسم کسانی را که تمام کارهایشان را با ظهور امام زمان تنظیم کرده اند. نوع تصمیم گیری های شخص منتظر،‏ انتخاب رشته تحصیلی، کار، سبک و محل زندگی، ازدواج، رفتن و آمدنش همه براساس ظهور تنظیم می شود. این شخص شهید از دنیا می رود‏، آن هم در رکاب پیغمبر در رکاب امام زمان. او مثل کسی است که فرمودند:«کمن کان فی فسطاط المهدی علیه السلام= مثل کسی که درچادر امام زمان است.»

حضرت امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره این گونه به ما می آموزند: «مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ = در انتظار حکومت شما به سر مى‌برم»، « وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ= و یاری ام برای شما مهیاست.»

وقتی می‌گویند «مراقب باش!»


Image result for ‫ندبه های انتظار‬‎


به امام زمانت عشق بورز


خواستم از امام زمان بگویم، گفتم بهتر است از کسی نقل قول کنم که در حضور بوده است. این مطالب را از محضر آیت الله بهجت (قدس سره) برایتان نقل می کنم.امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادۀ خداوند) است.

در رؤیت امام (علیه السلام) مقابله و محاذات شرط نیست؛ بلکه هر جا نشسته، بر اَرَضین سُفلی و سماوات سبع و مافیهنَّ و ما بینهنَّ اِشراف دارد.

به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود.

لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.

ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.

دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.

روایت دارد که در آخر الزّمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند. گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است.

به امام زمانت عشق بورز


خواستم از امام زمان بگویم، گفتم بهتر است از کسی نقل قول کنم که در حضور بوده است. این مطالب را از محضر آیت الله بهجت (قدس سره) برایتان نقل می کنم.امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادۀ خداوند) است.

در رؤیت امام (علیه السلام) مقابله و محاذات شرط نیست؛ بلکه هر جا نشسته، بر اَرَضین سُفلی و سماوات سبع و مافیهنَّ و ما بینهنَّ اِشراف دارد.

به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود.

لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.

ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.

دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.

انتظارِ حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف از ما شیعیان


حضرت در نامه ای که هزار سال پیش نوشته اند، علت تاخیر خود را چنین بیان داشتند: اگر شیعیان در وفا کردن به عهد ما همدل و متحد بودند، مبارکی ملاقات ما با آنها به تاخیر نمی افتاد.

امام زمان برای ظهور بسیار مشتاقند و عجله دارند، اما آیا ما در وجودمان عجله ای برای این ملاقات سراغ داریم؟با این شکایتی که حضرت اباصالح از ما شیعیان ابراز داشتند، می توان دریافت که اگر همه ما به عهد خود (عهد امامت) وفادار بودیم، به یقین در ظهور ایشان اینقدر تاخیر نمی افتاد. در زیارت حضرت که به زیارت آل یاسین مشهور است، خدمتشان عرض می کنیم؛السَلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ الله الَذّی اَخَذَه وَ وکَّدَهُ...سلام بر تو ای میثاق خدا، که برای تو، از ما عهد گرفته و تاکید شده است.

برای جبران چنین خطای عظیمی که سالها ما را از سلامت زیستن باز داشته است، باید آستین ها را بالا بزنیماولین قدم برای جبران، آن است که تلاش کنیم تا عاشقش باشیم. کمی محبت و مودت که آن هم برای خودمان سودمند خواهد افتاداین محبت،چهره امام را در زندگی ما به عنوان یک عضو تاثیر گذار که حضوری جدی در فعالیتهایمان دارد، تبدیل خواهد کرد. و داشتن یک الگوی معصوم، ما را به سرعت پیش خواهد برد.

بعد از قدم اول، وقت آن می رسد که دیگران را با امام آشتی دهیم. برای هموار نمودن راه ظهور ایشان و تحقق اهدافشان، همدلی وسیع ایجاد کنیمحضرت فرمودند: برداشتن موانع ظهور من، به دست شیعیان من است. خداوند در قرآن به ما دستور داده اند که" و در راه نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنید..."( ...وَ تَعاوَنوا عَلَی البِّر وَ التَّقوی... سوره مائده، آیه 2 (

اندکی بیندیشیم؛آیا کار نیکی بالاتر از آماده نمودن جهان برای ظهور امام زمان وجود دارد؟

باید مراقب آخرت و ابدیت همدیگر باشیم. یکدیگر را تکذیب نکنیم، دائم ایراد نگیریم، حمایت کنیم، برای هم نگران باشیم و...

یکی از زمینه های ایجاد وحدت و همدلی، تمرین کردن در سایه ولایت فقیه است. کسی که برای پذیرش ولایت فقیه آماده نیست، قطعا امام زمانش را نیز نخواهد پذیرفت.  زمان ولایت فقیه دوره ایست برای تمرین روح. اگر حامی ولی فقیه بودیم، امام زمانمان  را نیز حمایت و اطاعت خواهیم نمود.

علت شکست مردم در قیام خرداد 42، عدم وجود وحدت و همدلی بود. اما از آن زمان تا انقلاب اسلامی ، روحانیت برای ایجاد وحدت و همدلی در میان مردم تلاش بسیاری کردند. تا اینکه در سال 57 حس وفاداری به امام در وجود مردم شکوفا شده و با یاری همدیگر توانستند پیروز میدان شوند.

 منبع و مأخذ: برگرفته از مبحث ما و امام زمان، استاد محمد شجاعی 

ورود امام زمان ممنوع!!!

 

شوخی نبودکه،شب عروسی بود!!
همان شبی که هزارشب نمیشود
همان شبی که همه به هم محرمند...
همان شبی که وقتی عروس بله میگوید
به تمامی مردان داخل تالارکه نه،به تمام مردان شهرمحرم میشود!
این را ازفیلم هایی که درفضای سبزداخل شهرمیگیرندفهمیدم!!
همان شبی که فراموش میشودعالم محضرخداست...
آهان یادم آمد،این تالار محضر خدا نیست ،تا میتوانید معصیت کنید!!
همان شبی که دامادهم آرایش میکند...
همه وهمه آمدندحتی خان دایی...
اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد،حق پدری دارندبرما...!!
مگرمیشوداونباشد؟!
عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود،اما آقا آمده بود...
به تالارکه رسیدسردرتالارنوشته بودند:ورودامام زمان ممنوع!!
دورترهاایستادوگفت دخترم عروسیت مبارک ولی...
ای کاش کاری میکردی تامن هم میتوانستم بیایم...
مگرمیشودشب عروسی دختر،پدرنیاید؟!من آمدم اما...
گوشه ای نشست وبرای خوشبختی دخترکش دعاکرد...
چه ظالمانه یادمان میرودکه هستی!
ماکه روزیمان راازسفره تومیبریم ومیخوریم،باشیطان میپریم ومی گردیم...
میدانم گناه هم که میکنیم،بازدلت نمی آید نیمه شب درنمازدعایمان نکنی
اشتباه میکنند
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مد است
نه ساپورت های رنگاوارنگ
نه انواع شلوارهای پاره
و مدل های موی غربی
و نه روابط نا مشروع و دزدی
این روزها فقط در آوردن اشک مهدی فاطمه (عج) مد شده!!


چه کنیم تا منتظری حقیقی برای امام زمان مان باشیم؟

 

1- مانعی در راه ظهور نباشیم.

 

اولین و مهمترین قدم آن است که مراقب باشیم با کوتاهی های خودمان، در تنهایی ایشان نقش نداشته و نگرانی خاصی از سوی ما متوجه ایشان نگردد. در قیامت قبل از هر پرسشی از ما خواهند پرسید؛ با مظهر خدا بر روی زمین چه کردید؟ پس تمام جهت گیری هایمان باید به سمت امام زمان باشد.

 

سعی کنیم دست کم از کسانی نباشیم که در زیارت عاشورا لعن شده اند. یادمان باشدکسانی که امیرالمومنین، امام حسن و امام حسین علیهم السلام را تنها گذاشتند، شیعه بودند. بیشترین خطرها را شیعیان جاهل برای معصومین بوجود آوردند.

 

امروز هم کوتاهی های ما و مخصوصاً برخی از علما و خواص برای امام زمان دردآورتر از مسائل دیگر است. آنها که می توانستند تبلیغ کنند، اوج بگیرند و به سعادت برسند، با سکوت خود، گوشه عافیت طلبی اختیار کرده و از یاری حجت خدا سرباز زدند.

 

بایدبا خودسازی به سراغ یاری امام برویم. اگر در باطن قدرتمند شویم می توانیم نقش موثری برای ظهور ایفا کنیم. شیعه ی آلوده و ضعیف، هرگز جهادگر موفقی نیست.

 

2- با امام انس بگیریم.

 

تا کنون دشمن سعی کرده حضرت مهدی علیه السلام را انسانی خشن و بی عاطفه جلوه دهد. تا جائیکه حتی بسیاری از شیعیان از ظهور ایشان می ترسند.

 

اما واقعیت آن است که ایشان از پدر به ما بینهایت مهربانترند. باید با او انس بگیریم و در دیگران هم این انس را ایجاد کنیم. امام زمانی که مظهر رحمانیت و رافت خداوند بوده و آئینه تمام نمای اوست، چگونه ممکن است اهل جنگ و ناامنی باشد. ممکن است ایشان از اعمالمان دلگیر شوند، اما هرگز از ما چشم برنداشته و از دعا کردن برایمان دست بر نمی دارند. باید این عاطفه حقیقی را درک کنیم. کمترین مرتبه درک این محبت آن است که او را عضوی از خانواده مان دانسته و همچون بقیه اعضاء نسبت به او احساس مسئولیت داشته باشیم. قسمتی از عمر، مال، آبرو و استعدادمان را برای ایشان و در راهشان صرف کنیم. به تمام برنامه های زندگی مان از قبیل تحصیلات، فعالیت های خانوادگی، فعالیتهای اجتماعی و ... در جهت خدمت به حضرت، وحدت ببخشیم. آیا لحظه تصمیم گیری نرسیده است؟

منبع و مأخذ: برگرفته از مبحث ما و امام زمان، استاد محمد شجاعی 

چراچهارده قرن گریه؟















گاهی اوقات برای پاسخ به شبهاتمان عوض اینکه آنها را ریشه‌ای حل کنیم، به این طرف و آن طرف می‌زنیم و عاقبت هم آرام نمی‌شویم؛ مثل دلاّکی که به جای اینکه تیغ کُندِ خودش را عوض کند، می‌گفت: «پول می‌دهم، نان می‌خرم و می‌خورم تا زور بیشتری بزنم! »
یکی از شبهاتی که دربارة واقعه عاشورا مطرح می‌شود آن است که چرا شیعه پس از چهارده قرن که از این حادثه می‌گذرد، گریه و ماتم سرایی می‌کند؟ این نوشتار به قصد پاسخ ریشه‌ای به این شبهه، سامان یافته است تا به خواست الهی، جوابی مستدل به این شبهه ارائه شود.

آخرت مهمترین بُعد زندگی
ابتداءً باید بدانیم که اصلی‌ترین، جدی‌ترین، حقیقی‌ترین و مهمترین بُعد زندگی انسان‌ها در جهان آخرت است. آیات شریف قرآن، حیات دنیا را کم، قلیل، ناچیز و بازی معرفی می‌کند و آخرت را اصیل می‌شمارد: «تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللّهُ یُرِیدُ الآخِرَةَ».1 تأکید و اصرار قرآن بر توجه انسان به آخرت، گواه اصالت و حقیقت آخرت است و فراموشی آخرت، موجب خسران و عذاب؛ «لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ».2
نکته دیگر، این که اهمیت دین به تبع اهمیت آخرت خواهد آمد؛ به این معنا که جدی‌ترین و اصلی‌ترین بُعد زندگی انسان باید با عمل ساخته شود؛ اما چگونه؟ چه چیزهایی آخرتمان را آباد و چه امور و اعمالی آخرتمان را ویران می‌کند؟ متصدی پاسخ به این سؤالات، دین است. دین یعنی مجموعه دستوراتی در حوزه اعتقاد و عمل که التزام به آنها، باعث سلامت، امنیت و آبادانی آخرت ما می‌شود و توسط نبی‌مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
  و اهل‌بیت عصمت علیهم السلام  به دست ما رسیده است.
مروری بر حوادث پس از رحلت
نکته دیگر که در رابطه با پاسخ به این شبهه لازم است دانسته شود، اتفاقاتی است که بعد از وفات3 پیامبر شریف اسلام رخ نمود، که سیاه‌ترین برگ تاریخ را رقم زد و آن، غصب خلافت و روی کار آمدن معاویه، بنی‌امیه و بنی‌عباس بود. اینکه معاویه را به تنهایی و کنار بنی‌امیه ذکر نمودیم ـ با آنکه او جزء بنی‌امیه بود ـ از این جهت است که وی به تنهایی در نابودی دین و راه اندازی کارخانه جعل احادیث دروغین، سهم بزرگی داشت؛ همانطور که سهم بزرگی از عذاب برزخ و قیامت، برای اوست.4
ابن ابی‌الحدید و از او قدیمی‌تر در مسعودی مروج الذهب و از این دو قدیمی‌تر، ابن بکار از مطرف فرزند مغیرة بن شعبه ـ فرماندار معاویه در کوفه ـ نقل می‌کنند که پدرم هر شب، وقتی به خانه می‌آمد، از کیاست و فراست معاویه با آب و تاب حرف می‌زد؛ اما یک شب از نزد معاویه آمد، حرفی نزد و غذا نخورد، وقتی از او علت حرف نزدنش سؤال شد، گفت: من به معاویه گفتم: «تو اکنون در اوج قدرت هستی، خوب است کمی به بنی‌هاشم لطف کنی. اینها عمو زاده‌های تو هستند» معاویه گفت: «هرگز! ابابکر و عمر و عثمان به حکومت رسیدند و این همه زحمت کشیدند، اما وقتی مردند نامشان هم مُرد؛ در حالی‌که نام فرزند ابوکبشه5 ـ یعنی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم
  ـ را هر روز، پنج مرتبه در سراسر جهان اسلام به فریاد (اذان)، بانگ می‌زنند و به بزرگی یاد می‌کنند. نه! به خدا سوگند، آرام نخواهم نشست، مگر اینکه این نام را دفن کنم و این ذکر و یاد را به خاک بسپارم.»
قیام امام حسین علیه السلام ، عامل بقای دین
قطعاً اگر قیام امام حسین علیه السلام
  نبود، معاویه در این راه به موفقیت می‌رسید و این نام مقدس را دفن می‌کرد؛ لذا رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: «حسین منی و أنا من حسین»؛ جمله اول، یعنی حسین از ذرّیه من و فرزند دختر من است؛ اما جمله «من از حسینم» یعنی چه؟ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  یعنی نبوتش و آنچه برای نجات بشریت از طرف خدا آورده و دفن این امور، یعنی دفن نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  ؛ اما امام حسین علیه السلام  با قیامش نگذاشت دین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم  یعنی همه آن چیزی که  ایشان بیست و سه سال برای تثبیت آن، خون جگر خورد و جنگید، دفن شود. امام حسین علیه السلام  قیام کرد، پاره پاره شد، علی اصغر و علی‌اکبر و جگر گوشه‌هایش، جلوی چشمان او تشنه، گرسنه و خسته شهید شدند، تا دین خالصی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  برای بشریت آورده بود، همانطور به نسل بعدی برسد و راه وصول به توحید، محبت، بندگی خدا و در یک کلمه، راه آخرت همچنان باز بماند.
همانطور که نمی‌توان با طراحی و نقشه غلط و با مصالح غیر مناسب، بنایی را در دنیا استوار کرد، همان‌طور هم نمی‌توان با دین غلط و تحریف شده، آخرت را آباد کرد. همه ائمه علیهم السلام
  در این جهت، زحمات فراوانی کشیدند ولی رنج و سختی امام حسین علیه السلام  از همه بیشتر و آشکارتر بود.
و تو ای خواننده این سطور! زمانی این مطالب برایت بهتر قابل درک است که با تقوا و یاد مرگ، آخرت در قلبت عظیم شود و وجه همّت تو و جهت اعمالت برای آخرت باشد. اگر اینطور شود، دیگر برای گریه کردن برای ائمه علیهم السلام
  خصوصاً امام حسین علیه السلام  احتیاج به روضه خواندن هم نداری؛ چه رسد به اینکه سؤال کنی چرا باید برای امام حسین علیه السلام  گریه کنیم؟
وقتی آخرت برایت مهم شد و فهمیدی که زندگی ابدی و اصلی در آخرت است و باید آنرا آباد کنی و در این مسیر، احتیاج به دستور العمل داری، احساس نیاز به دین صحیح را خواهی فهمید؛ دینی که بتواند نیاز بندگی تو را تأمین و روح تو را در راه بندگی، سیراب و کامل نماید. آنگاه با مطالعه تاریخ می‌یابی که این دین، با ریختن خون‌های ائمه علیهم السلام
  و خصوصاً امام حسین علیه السلام  و هم چنین زحمات و آوارگی علمای شیعه، اکنون به دست تو رسیده است. آن زمان، دردهای اهل‌بیت علیهم السلام  که برای رساندن دین و حفظ و سلامت آن بود، قلبت را می‌فشارد و با خود فکر خواهی کرد که برای بهشت رفتن من، فرق امیر المومنین علیه السلام  شکافته شد، سر امام حسین  علیه السلام  بر نیزه رفت، امام موسی‌کاظم علیه السلام  در چاه، زندانی شد و هزاران عالم شیعی خون جگر‌ها خوردند تا راه بهشت رفتن ما باز بماند.
اینجاست که قلبت درد خواهد گرفت و اشکت جاری خواهد شد؛ بدون اینکه کسی روضه‌ای بخواند. اینجاست که قدر مرجع تقلید خودت را خواهی دانست و از صمیم قلب به علمای دین ارادت پیدا خواهی کرد. اینجاست که معنی آیه « ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»6 را خواهی دانست که ائمه فرمودند: «نعیم، ماییم». یعنی خدا از ما خواهد پرسید که بهترین بندگان من پاره پاره شدند؛ هزاران عالم چه سختی‌ها که متحمل نشدند تا دین، به دست تو برسد و تو آخرتت را، زندگی حقیقی و ابدی خود را بسازی؛ اما تو چه کردی؟ به دنیا مشغول شدی و تمام همت تو، دنیای تو شد به گونه‌ای که از آخرت، غافل شدی؛ لذا نفهمیدی که چرا ائمه در راه حفظ دین، این قدر مصائب را تحمل کردند.
با غفلت از آخرت، احساس نیاز به دین از بین می‌رود و در این صورت قیام امام حسین علیه السلام ، مفهومی نخواهد داشت. ریشه حل مسأله، در توجه به آخرت است و اگر آخرت، مهم شود، بقیه امور حل خواهد شد.
منابع:
1.سوره انفال/67.
2. سوره ص/26.
3.بلکه به قول درست‌تر؛ شهادت؛ چون نبی مکرم اسلام مسموم شدند.
4. ما نمی‌توانیم در این صفحات محدود، این مسأله را شرح دهیم که چطور جریان غصب خلافت و استیلای معاویه در سال 40 هجری باعث نابودی و واژگونی دین شد. فقط خوانندگان را به خواندن کتاب «نقش ائمه در احیای دین»، تألیف علامه مرتضی عسگری، توصیه
  می‌نماییم؛ خواندن این کتاب برای تحکیم و تثبیت اعتقادات در بعد امامت از ضروریات است.
5. لقبی که کفار قریش از روی طعنه به نبی مکرم اسلام دادند.
6. سوره تکاثر/8.

 

 

آیا از امام زمان خود غفلت داریم؟

آیت الله ناصری

یکی از معانی غفلت این است که انسان به واسطه کثرت اشتغالات دنیوی و صفات رذیله نفسانی،از خدا و اوامر  و نواهی‌اش،غافل و فقط به فکر خود و عینیت و شخصیت و عزت و آبرویش است.

وقتی انسان از خدا و ولایت فاصله گرفت، غافل است.

 غفلت باعث پیروی از هوای نفس می‌شود.

انسان که غافل شد، دنبال نفس و صفات رذیله می‌دود،اما امام سجاد علیه‌السلام هشدار می‌دهدکه انسان باید همیشه از خدا بخواهد در خواب غفلت نباشد.همیشه در فکر حیات ۴ روزه دنیا نباشدو حداقل بخشی از روزش را هم به فکر آخرت باشد.

ائمه علیهم‌السلام همیشه به مبدأ وصل هستند و لحظه‌ای غافل نیستند.وصل دائمی و عدم غفلت‌شان هم مثل این است که ما پادرد، کمردرد یا سردرد داشته باشیم و حسابی هم اذیت‌مان کند،اما  در عین درد داشتن، با مردم هم صحبت ‌کنیم. درد را فراموش نمی‌کنیم.